پوکه معدنی

 پوكه معدني ، دانه هاي سبك حاصل از فعاليتهاي آتشفشاني است . مزيت عمده پوکه معدني نسبت به مصالح ساختماني مشابه از قبيل شن و ماسه ، وزن مخصوص بسيار كم، دارا بودن درجه سختي بالا و نيز تخلخل آن مي باشد. رنگ اين ماده معدني سفيد يا خاكستري مايل به سفيد يا زرد است . پوكه معدني داراي دانه بندي هاي متفاوت از ذرات غباري تا قطعات بزرگ با قطر بيش از 100 ميليمتر است.هر يك از اندازه هاي فوق براي مصارف بخصوصي كاربرد دارند. نمونه اي از نحوه استخراج پوكه معدني به صورت عدسي هايي با قطر 50 تا 100 متر و ارتفاع حدود 5 متر در زير لايه هايي از خاك و سنگ وجود دارد. پس از حفر ترانشه توسط بلدوزر عمليات باطله برداري يعني برداشتن سنگ و خاك از روي لايه هاي پوكه معدني انجام مي شود. درمرحله بعد عمليات بارگيري به كمك لودر صورت مي پذيرد.ماده معدني به وسيله كاميون كمپرسي از محل معدن حمل مي شود.

 سابقه مصرف پوكه معدني: مهندسين رومي در گذشته از اين ماده معدني در ساختمان هاي باستاني سال 1348 شمسي ( 1969 ميلادي ) استفاده مي کردند . در حال حاضر علاوه بر مصرف داخل ايران به كشورهاي حاشيه خليج فارس ، امارات متحده عربي، عربستان و... نيز صادر مي گردد.

*خواص پوكه معدني*

 •وزن مخصوص پائين ( 5/ 0 تا 7 / • ) به طوري كه روي آب شناور مي ماند.

 • عايق صدا، گرما و سرما است.

• مقاوم در مقابل آتش سوزي؛ به طوري كه تا 760 درجه سانتيگراد هيچ تغييري در حجم و شكل آن حاصل نمي شود. نقطه ذوب اين ماده معدني 1342 درجه سانتيگراد مي باشد.

 • استحكام؛ بتون و مصالح تشكيل شده از پوكه معدني از ميزان بالاي دوام نسبت به وزن برخوردار مي باشد.

• مواردمصرف:جهت شيب بندي بامها وكف ساختمان(دانه ها و ذرات كوچكتر از 40 ميليمتر)

 • براي تهيه بلوكهاي سبك سقفي و ديواري ، مو زائيك سبك ، بتون سبك ، براي قطعات باربر سبك و قطعات جدا كننده ( دانه ها و ذرات كوچكتر از 15 ميليمتر)

 • به عنوان عايق صدا براي موتور خانه ها ومحلهاي صدادار (دانه هاي 2 تا 40 ميليمتري)

• بعنوان عايق حرارت براي سردخانه ها، گرمخانه ها و پوشش لوله هاي حرارتي (دانه هاي 2 تا 40 ميليمتر)

• براي استفاده كشاورزي در مناطق كم آب به دليل خاصيت جذب و نگهداري آب (از ذرات ريز تا دانه هاي 30 ميليمتري)

• براي رنگبري پارچه ها (قطعات 20 تا 50 ميليمتري)

• براي استفاده در ساختمان سدها، اسكله ها و پلها (ذرات پودر مانند)

 • نكته قابل توجه اينكه بتون ساخته شده از پوكه معدني علاوه بر سبكي، در مقابل عوامل مختلف مختلف محيطي نيز داراي استحكام و مقاومت فوق العاده اي مي باشد.

• مخلوط اين ماده با آهك شكفته تشكيل نوعي سيمان طبيعي را مي دهد كه در زير آب و بيرون آب سخت مي گردد در صنعت سيمان مي توان از اين م اده معدني به عنوان يكي از اجزاء مهم تشكيل دهنده سيمان استفاده نمود.

•درصد اختلال تا 40 % سيمان پرتلند پوزولان

 •درصد اختلاط بيش از 40 % سيمان پوزولان

 سنگ پا نوعی سنگ آذرین است که از سرد شدن گدازه‌های آتشفشانی شکل می‌گیرند. وجه تسمیه سنگ‌پا از آن جهت است که بنا به قابلیت بالای سایندگی ، از آن برای زداندن لایه‌های سفت مرده پوست در پاشنه پا استفاده می شود.

در گذشته از چنین سنگهای آذرزینی که متخلخل بوده استفاده می‌شد، هرچند   امروزه انواع پلاستیکی آن نیز موجود است

 

 

ازمایش کوه اتشفشان

نام آزمایش:

آزمایش کوه آتشفشان (تجزیه ی آمونیوم دی کرومات)

وسایل و مواد مورد نیاز:

1)بشر 800 میلی لیتری لیتری _یک عدد2)لوله ی آزمایش متوسط_یک عدد3)تشتک شیشه ای _یک عدد4)آمونیوم دی کرومات_50گرم به شکل خرد شده 5)ورقه یا مقوای بزرگ_یک عدد6)الکل ،پنبه ،کبریت _به مقدار لازم

مشاهدات وطریقه ی انجام کار:

مقدار دی کرومات را که به رنگ نارنجی دیده می شود روی تشتک شیشه ای میریزیم البته قبل از آن هم باید وزن آن اندازه گیری شده باشد.این مقدار را به صورت تپه ای درمی آوریم.(چرا؟) تا درهنگام انجام واکنش همه ی وکنش دهنده مصرف شود و به این دلیل به این واکنش کوه آتش فشان می گوییم چون آمونیوم دی کرومات روی هم قرار می گیرد تا کاملاً تجزیه شود.کبریت را روشن می کنیم وآنرا کاملاً به تپه ی ساخته شده نزدیک می کنیم .اگر درصد خلوص آمونیوم دی کرومات بالا باشدقاعد تاً باید واکنش صورت بگیرد اما چون نمونه ی در اختیار ما ساخت داخل و با درصد خلوص پایین است با نزدیک کردن کبریت هم واکنش کاملاً صورت نمی پذیرد و ما مجبوریم تااز راه دیگری برای حرارت دادن به ماده ی واکنش دهنده وارد شویم.کمی پنبه را آماده کرده و الکل برآن می ریزیم تا آتش گیرد.

چند نکته ی مهم در اینجا:

1) آمونیوم دی کرومات باید خرد شده باشد(چرا؟) علت این است که سطح تماس ذرات آن را با آتش بیشتر می کند و زود تر و کامل تر واکنش انجام می شود.

2)باید دقت داشت که پنبه ی آغشته شده به الکل را مستقیماً نباید با دست نگه داشت و باید از وسیله ی آزمایشگاهی مناسب استفاده کرد.

3) مقدار الکل استفاده شونده باید به مقدار کمی باشد چون برای انجام واکنش به مقدار اندکی حرارت نیازمندیم.

با نزدیک کردن پنبه ی افروخته شده به تپه ی آمونیوم دی کرومات می بینیم که این بار واکنش صورت می گیرد .منظره ی جالبی پدیدارمی شود در عین ناباوری می بینیم که تپه ی ساخته شده از بالا به سمت داخل بازاویه ی قائم شروع به واکنش می کند و پس از چند لحظه این چنین مشاهده میشود دقیقاً برعکس حالت اولیه این بار از داخل شروع به بیرون انداختن مواد تجزیه شده می کند و به عبارت دیگر مانند کوه آتشفشان فوران می کند و تا حدوداً یک الی یک و نیم متری مواد را به اطراف می پاشد.با دیدن این صحنه برای جلوگیری از پرتاب مواد به بیرون از محوطه از یک بشر 800میلی لیتری استفاده می کنیم. بشر عمد تاً برای گرم کردن محلول ها و مایع ها استفاده می شود اما این بار به گونه ی دیگر ی از آن استفاده می کنیم. فوراً بدون هیچ درنگی بادیدن صحنه ی بالا بشر را سرو ته کرده و به آرامی روی تشتک می گذاریم تا از فوران جلوگیری کنیم.اما در عین اینکه بشر روی محیط واکنش قرار گرفته است ولی بازهم واکنش ادامه می یابد و پس از مدتی روی بشر قطرات بخار آب را مشاهده می کنیم.

دو نتیجه می توان از این عمل گرفت :

1)در انجام واکنش اگر اکسیژن وجود نداشته با شد مشکلی در انجام واکنش پیش نمی آید.

2)با مشاهده ی بخار آب حدس میزنیم یکی از فراورده ها آب خواهد بود.

 

پس از مدتی واکنش کاملاً به اتمام می رسد وحاصل یک تپه ی 50گرمی آمونیوم دی کرو مات خاکستری است که به چشم دیده می شود .شایان ذکر است خاکسترتولید شده حجم بیشتری را اشغال کرده است اما وزن کمتری دارد(؟؟چرا؟ مگر نباید طبق قانون پایستگی جرم جرم واکنش دهنده و فراورده برابرباشد)با اندکی تفکر در می یابیم که ما در عین انجام واکنش یکی از فراورده ها را دیدیم یعنی همان بخار آب تولید شده در هنگام واکنش.ولی با اندازه گیری مجدد خاکستر و بخار آب باز هم جرم اولیه بدست نمی آید پس مطمئن میشویم که فراورده ی دیگری هم وجود دارد که همان نیتروژن است.پس واکنش به این صورت خواهد بود که در اثر گرما میدهد

اتشفشان

آتشفشان روزنه‌ای در سطح زمین است که سنگ‌های گداخته، خاکستر و گازهای درون زمین از آن به بیرون فوران می‌کنند. فعالیت آتشفشانی با برون‌افکنی سنگهای مذاب، با گذشت زمان باعث پیدایش کوه‌های آتشفشانی بر سطح زمین می‌شود. آتشفشان‌ها معمولاً در نقاطی یافت می‌شوند که صفحه های سخت پوسته زمین‌ساخت، همگرایی یا واگرایی دارند. هر آتش فشان سه قسمت اصلی دارد : ۱دهانه که نوک آتشفشان است . ۲ اتاقک مواد مذاب و داغ آتش فشان : محلی که مواد مذاب قبل از فوران آن جا جمع می شود . ۳ مجرای مرکزی : محل اتصال اتاقک به دهان آتش فشان است .


درون زمین تودهٔ سنگهای آذرین با حرارت بسیار زیاد(حدود ۱۰۰۰ درجه سانتیگراد و بیشتر ) وجود دارد که ماگما (تَفتال) نامیده می شود. ماگما با رسیدن به سطح زمین، سرد و جامد شده و گُدازه نامیده می‌شود که این فرایند باعث تشکیل آتشفشان می‌شود. در ماگما و گدازه حباب‌های گاز وجود دارد که در زمان فوران باعث انفجار می شود. بروز آتشفشان تأثیراتی به همراه دارد که یکی از آن‌ها تغییر آبوهوا است. آتشفشان می‌تواند باعث بارش باران و ایجاد رعد و برق شود. آتشفشانها می توانند تأثیراتی درازمدت در وضعیت آب‌وهوا ایجاد کنند. از طرف دیگر، گدازههایی که سریع حرکت می‌کنند، می توانند باعث مرگ انسانها شوند؛ چون خاکستر حاصل از بروز آتشفشان، تنفس را دشوار می کند.

 

گونه‌های آتشفشان‌ها
نوع ماگمای درون زمین می تواند آتشفشان‌های متفاوت ایجاد کند. اگر ماگما کاملا رقیق باشد، گاز درون آن به آسانی رها می شود و در نتیجه انفجاری صورت نمی‌گیرد. به این ترتیب، ماگما فقط از کوه بیرون می آید و در کنارهها جریان می یابد؛ مثل آتشفشان هایی در هاوایی و کوه «اتنا». اگر ماگما غلیظ و چسبناک باشد، گاز درونش به آسانی رها نمیشود، در نتیجه انفجار صورت میگیرد.
قله آتشفشان اساریچیو که در جزیره‌های کوریل روسیه قرار دارد. این تصویر توسط یک ماهواره گرفته شده‌است.

آتشفشان‌های نقطه‌ای که مواد گداخته از یک محل بیرون می‌آید (آتشفشان نوع مرکزی).
آتشفشان‌های شکافی یا خطی که فوران آن در امتداد یک شکاف صورت می‌گیرد.

انواع آتشفشان‌های نقطه‌ای عبارتند از:

آتشفشان‌های نوع هاوایی یا سپری
آتشفشان‌های نوع استرومبولی
آتشفشان‌های پرکابی
آتشفشان‌های نوع پله
آتشفشان‌های نوع ولکانو

انواع آتشفشان‌های شکافی یا خطی عبارت اند از:

فوران‌های خطی غیر انفجاری
فوران‌های خطی انفجاری


 

رابطهٔ آتشفشان‌شناسی با سایر علوم زمینی

ژئوفیزیک: برای اثبات و آگاهی از کانون‌های درونی آتشفشان‌ها و پیشگویی شکل و محل و موقعیت آن.
ژئوشیمی: تعیین دقیق عناصر که بصورت مواد جامد، مایع و گاز از آتشفشان خارج می‌شوند.
ترمودینامیک: برای فهم و ارزیابی نیروی حرارتی آتشفشان و انرژی حاصله از آن و رابطه تشکیل مواد گداخته با حرارت و فشار و همچنین انجماد آن.
سنگ‌شناسی: جهت اطلاع از اختصاصات گدازه و شناسایی دقیق سنگ‌های آتشفشانی.
رسوب‌شناسی: پراکندگی و نحوه انتشار مواد جامد آتشفشانی در دریاها و خشکی‌ها که به صورت خاکستر، توف، برش و ته‌نشین می‌شوند.

 

بررسی ساختمان آتشفشان

آتشفشان یک ساختمان زمین شناسی است که به وسیله آن مواد آتشفشانی (به صورت مذاب ، گاز ، قطعات جامد )از درون زمین به سطح آن راه می یابند. انباشتگی این مواد در محل خروج، برجستگی هایی به نام کوه آتشفشان ایجاد می نماید. آتشفشان یکی از پدیده های طبیعی و دائمی زمین شناسی است که در طول تاریخ زمین شناسی نسبتا بدون تغییر باقی مانده و در ایجاد، تحول و تکامل پوسته و گوشته زمین نقش اساسی داشته و دارد.
تولید مواد آتش فشانی و پدیده های مؤثر در ایجاد آتشفشان از دوره پرکامبرین تا عهد حاضر تغییر چندانی نداشته است و آنچه در این راستا تغییر کرده است، نوع دانسته ها، چگونگی اندیشیدن و نحوه بهره گیری از آنهاست.آتشفشانها پدیده های جهانی هستند و در سایر کرات منظومه شمسی به ویژه سیارات مشابه زمین یک پدیده عادی محسوب می شود و آتشفشان بی شک در کیهان نیز رخ می دهد.
همچنین پوشش سطحی ماه اغلب با سنگ های آتشفشانی پوشیده شده است و بارزترین ارتفاعات مریخ توسط آتش فشانها ساخته شده است. فوران های فومرولی در برخی کرات مانند قمر آیو در سیاره مشتری یک پدیده عادی می باشد. زبانه های آتش و لکه های خورشیدی را جدا از ماهیتشان، می توان نوعی فوران آتش فشانی در خورشید تلقی نمود. علم آتشفشان شناسی به مباحث نحوه تشکیل و تحول ماگما، چگونگی جابجایی و حرکت انواع مواد، گدازه ها و ماگماها و نیز تحولات آنها در اتاقک های ماگمایی، چگونگی فعالیت آتش فشان ها و گسترش مواد آتشفشانی در سطح زمین، چگونگی تحول مواد آتشفشانی و اشاره می کند. علم آتشفشان شناسی از برخی علوم زمین چون پترولوژی ، تکتونیک جهانی، ژئوشیمی، چینه شناسی ، رسوب شناسی ، ژئوفیزیک ، کیهان شناسی و برخی دیگر از علوم تجربی مانند شیمی، فیزیک ، آمار و ریاضی کمک می گیرند.

آتشفشانها دستگاههایی هستند که سطح زمین را با مناطق درونی زمین ، یعنی جایی که بر اثر بالا بودن دما ، سنگها به صورت مذاب‌اند، مربوط می‌کند و از آن گدازه‌های آتشفشانی ، مواد آذر آواری و گازها خارج می‌شود. هنگامی که مواد مذاب به سطح زمین می‌رسند. غالبا برجستگیها و اشکال خاصی ایجاد می‌کنند. در بسیاری از آتشفشانها ، فعالیت به یکباره به اتمام نمی‌رسد و در اکثر موارد ، مراحل خروج مواد یا مراحل فعالیت آتشفشانها با مراحل آرامش توام است. مرحله آرامش یک آتشفشان ، که ممکن است بسیار طولانی هم باشد، به نام مرحله خاموشی آتشفشان نامیده می‌شود (مانند مرحله فعلی سهند).


در بعضی از آتشفشانها مرحله خاموشی ممکن است دائمی باشد، اما این امر نسبی است. اصطلاح آتشفشان معمولا تصوری از کوه مخروطی را در خاط تجسم می‌کند که قله آن شکل قیف مانند داشته و دهانه آتششان در داخل آن قرار دارد و معمولا از آن دودهای غلیظ و رنگی خارج می‌شود. بسیاری از محققین سعی کرده‌اند برای فعالیتهای آتشفشانی که به صور مختلف انجام می‌پذیرد، نظم و ترتیب قائل شده و آنها را رده‌بندی نماید. انواع فعالیتهای آتشفشانی بر اساس اهمیت مواد خارج شده به قرار زیر است:
فورانهای اصلی

معمولا تحت عنوان فوران اصلی از مراحل تشکیل یک آتشفشان جدید صحبت می‌شود. این فورانها را نمی‌توان از فورانهایی که دودکش مسدود دارند مجزا نمود. ولی می‌توان ادعا کرد که در فورانهای اصلی دودکش جدید حاصل می‌شود در حالی که در فورانهای گازی فقط دودکش قدیمی دوباره باز می‌گردد از نظر توصیفی مراحل تولید یک آتشفشان به شرح زیر است: اول خاکهای محل دهانه بر اثر انفجار به اطراف پراکنه می‌شود. این عمل با لرزشهای موضعی شدید همراه است. بعد فوران گاز شروع می‌گردد که آبهای زیرزمینی و گل را به خارج پرتاب می‌کند و پس از باز شدن دودکش آغاز می‌گردد که قطعات سنگ با شدت به اطراف پراکنده می‌شود و برش خاصی تولید می‌کند که به آن برش حفر دودکش می‌گویند. و به این ترتیب آتشفشان متولد می‌شود و تمام آتشفشانهایی که در قرن اخیر فعالیت نموده‌اند در مجاورت آتشفشانهای قدیمی تولید شده‌اند.

 

فورانهای گازی

فوران گازی انفجاری ممکن است دهانه مسدود آتشفشان را باز نماید و یا قله آن را به خارج پرتاب کند. در حالی که فاقد هرگونه گدازه است. نمی‌توانیم منشا گازهایی را که سبب انفجار می‌شوند با اطمینان تعیین کنیم، زیرا انفجار ممکن است مربوط به خروج گازهای ماگمایی یا مربوط به آبهای زیرزمینی باشد که بر اثر گرما تبخیر گردیده‌اند. فورانهای گازی غالبا در آتشفشانهای نیمه خاموشی که دهانه مسدود دارند، حاصل می‌شود. فورانهای مزبور بوسیله دانا (Dana) نیمه ولکانیک ، بوسیله موکالی اولتراولکانیک و بوسیله فون‌ولف فوران غیر‌مستقیم نامگذاری گردید. از بین گازها هم بخار آب دارای اهمیت فوق‌العاده است.

 

فورانهای آبدار

درحالت کلی هنگامی که سفره‌های آبدار زیرزمینی در مجاورت ستونهای ماگمایی قرار گیرد، آب آن گرم و به بخار تبدیل می‌شود. افزایش فشار باعث انفجار مخزن بخار می‌گردد و در این حالت از فورانهای آبدار صحبت می‌شود. این قبیل فورانها انفجاری‌‌اند و به همین دلیل به آنها انفجار آبدار می‌گویند. مآرهای بازالتی به این طریق بوجود می‌آیند. انفجار آبدار دارای انواع متفاوتی به شرح زیر است:

نوع اول

یکی از انفجارهای آبدار شناخته شده مربوط به ناحیه گوگردزایی پما‌تانگ‌باتا در سوماتر در سال ۱۹۳۳ است. در ناحیه مزبور ، دو هفته قبل از فوران ، زمین لرزه‌ای سبب باز شدن شکافهایی در زمین گردید و آبهای سطحی به داخل آبها نفوذ نمود. این آبها در اثر برخورد با گازهای گرم ماگمایی به دمای جوش رسید و سپس تبخیر گردید. در نتیجه انفجارهایی تولید شد که بخار آب تا ارتفاع ۲۰۰۰ متری از سطح زمین بالا رفت و قطعات سنگهای قدیمی و گل تا ۱۱۰۰ متر به هوا پرتاب شد و دو دهانه بزرگ در محل خروج ایجاد شد.

نوع دوم

فوران سودتسی سال ۱۹۶۳ در ایسلند با انفجار آبدار شروع گردید. در این منطقه گدازه‌ها به کف دریای کم‌عمقتر نزدیک شد و از برخورد آن با آب دریا انفجار مهیبی به وقوع پیوست و بخار آب همرام خرده سنگ تا ارتفاع زیاد به هوا پرتاب شد.

نوع سوم

فوران آبدار کیلوئه در سال ۱۹۲۴ را نتیجه نشت سطح گدازه در دریاچه گدازه و حجاری آتشفشان و نفوذ بعدی آب به داخل مجاری خالی تصور می‌کنند. در اینجا تماس آب با گدازه ، فوران انفجاری بسیار شدیدی تولید نمود و تا ۱۷ روز ادامه داشت.


مراحل فعالیت آتشفشان

هر آتشفشان را می‌توان بر حسب مراحل فعالیت در دو گروه قرار داد:

آتشفشان یک مرحله‌ای

که فعالیت آن در طی یک مرحله به صورت محصول انفجاری یا جریان گدازه خاتمه می‌یابد. مدت این قبیل فعالیت ممکن است کوتاه و تا چندین سال طول بکشد ولی ترکیب و نوع مواد مذاب یک سال است و تنها یک مسیر ساده برای خروج مواد وجود دارد.

 

آتشفشان چند مرحله‌ای

که فعالیت آن شامل مراحل مختلف است و هر مرحه بوسیله دوره آرامش نسبتا طولانی از هم جدا می‌شود، مثلا دماوند یا سبلان. در هر مرحله ممکن است مجاری خروج (دهانه و مخروط‌های فرعی) جدیدی بوجود آید. بنابراین مسیر خروج پیچیده و انشعابی است. به نحوی که در زمانهای مختلف بعضی از آنها فعال و بعضی به صورت غیر فعال باقی می‌مانند.

 

انواع گازهای آتشفشانی

اصولا با کاهش فشار ، حلالیت گازها در ماگما کم می‌شود، یعنی ابتدا گازها بیش از فشار خارج است، به سرعت انجام می‌شود و رفته رفته مقدار آن به حدی زیاد می‌شود که ماگما منظره جوشان پیدا می‌کند (پدیده وزیکولاسیون Visiculation) بنابراین پدیده وزیکولاسیون پدیده‌ای است که در آن ماگما به دو فاز مایع و گاز تفکیک می‌شود و به علت خروج سریع گاز ، گدازه حالت جوشان پیدا می‌کند.


مقدار قابل ملاحظه‌ای از گازهای آتشفشانی ، هنگام فعالیت آتشفشان با شدت هر چه تمامتر از آن خارج می‌گردد که مشخص نمودن جنس آنها بسیار مشکل است، زیرا غالبا غیر ممکن است این گازها را که دارای دمای زیاد بدست آورد. به علاوه با ورود گازهای آتشفشانی به اتمسفر ، واکنشهای شیمیایی انجام می‌شود و ترکیب اصلی آنها تغییر می‌کند. جدیدترین بررسیهایی که در مورد گازهای آتشفشانی انجام شده است نشان می‌دهد که بسیاری از گازهای آتشفشانی منشا ثانوی دارند، چون اتمسفر اکسید کننده است در حالی که در اعماق زمین شرایط احیا غلبه دارد. از اینرو گازهای آتشفشانی را از دو نظر می‌توان تقسیم نمود.

تقسیم بندی گازهای آتشفشانی از نظر شیمیایی

بطور کلی گازهای آتشفشانی یا فومرولها از نظر شیمیایی به دو دسته تقسیم می‌شوند :
فرمرولهای قلیایی : به صورت آمونیاک ، نوشادر و بعضی از ترکیبات کلردار خارج می‌شوند.
فومرولهای اسید : به مراتب فراوانتر از فومرولها قلیایی است و شامل اسید کلریک ، گازهای سولفورو و سولفوریک و SH2 می‌شود. رنگ قهوه‌ای و گاه زرد و یا بنفش نتیجه تاثیر این گازها بر سنگها در محل خروج گازهاست.

تقسیم بندی گازهای آتشفشانی از نظر دما

اصولا انواع گازهای آتشفشانی را بر حسب دما تقسیم بندی می‌کنند. البته هر قدر از دهانه آتشفشان دور شویم دمای گازها کاسته می‌شود و هر قدر زمان استراحت آتشفشان زیادتر باشد دمای آنها کمتر می‌شود. با افزایش دما مقدار SO2 زیاد و SH2 کم می‌شود در همین شرایط نسبت Ca به H2 , CO2 به H2O افزایش می‌یابد.

گازهای خیلی گرم

گازهای خیلی گرم ، غالبا در دهانه دیده می‌شوند، دمای آنها ممکن است گاهی به ۱۰۰۰ درجه سانتیگراد نیز برسد. در ترکیب این نوع گازها H2/NH3BO3H3/SH3/CO2 و بویژه بخار آب وجود دارد (غالبا بخار آب بیش از ۹۰ درصد حجم کل گازها را تشکیل می‌دهد). به علاوه در آن اسید کلریدریک و کلریدهایی مانند FeCl3/ALCl3/CLNa/NH3Cl نیز پیدا می‌شود.

گازهای گرم

در نزدیکی پوزول قدیمی در ایتالیا آتشفشانی وجود دارد که فقط بخار آب گرم از بعضی از نقاط آن خارج می‌شود. کف این منطقه به صورت تشتگی به قطر ۴۰۰ تا ۵۰۰ متر است و از خاکسترهای آتشفشانی بسیار حفره‌دار پوشیده شده است. در اینجا بخار آب سوت زنان خارج می‌شود. دمای این بخار آب که با مقداری کمی اسید کربنیک و سولفید هیدروژن مخلوط است بین ۱۳۰ تا ۱۶۵ درجه سانتیگراد است. در مجاورت اکسیژن هوا ، سولفید هیدروژن ابتدا به گوگرد و سپس به اسید سولفورو تبدیل می‌شود.
به دلیل وجود همین گوگرد در گذشته آن را سولفاتارا یا گوگردزا می‌نامیدند. سیلیس موجود موجود در محیطهای سیلیکاته نیز به صورت اوپال ته نشین می‌شود که رنگ آن سفید و دارای حفره‌های فراوان است. در داخل حفره‌های مزبور گاهی سولفاتهای محلول به صورت زاج طبیعی آلونیت (سولفات آلومینیوم) رسوب می‌نمایند که از نظر اقتصادی دارای اهمیت است. بطور کلی سولفاتار عبارت از خروج بخار آب و سولفید هیدروژن ، با دمای ۹۰ تا ۳۰۰ درجه سانتیگراد است و در تمام مناطق آتشفشانی دیده می‌شود.


گازهای سرد

گازهای سرد که به آن موفت Moffette هم گفته می‌شود گازی است که کمی از هوای معمولی گرمتر باشد. این گازها ممکن است منشا ماگمایی داشته یا نتیجه تصاعد گازها از سنگهای آهکی باشد (انحلال آهک در مجاورت گازهای اسیدی). در ترکیب آن علاوه بر بخار آب ، گاز CO2 به فراوانی یافت می‌شود. در سال ۱۹۸۶ از یکی از دریاچه‌های کامرون (دریاچه نیوس Nyos) ناگهان گاز CO2 با نیروی عظیم از درون آب بیرون آمد و راه دهکده را در پیش گرفت. بیش از دو هزار نفر اهالی دهکده و چهارپایان را حقه کرد. این گاز منشا ماگمایی داشت و به صورت حباب عظیم در زیر آب دریاچه (از منشا آتشفشانی) پنهان بود.


 

چشمه‌های آب گرم و چشمه های معدنی

چشمه‌های آب گرم غالبا در اطراف نواحی آتشفشانی و حتی در اطراف آتشفشانهای خاموش دیده می‌شوند. این چشمه‌ها نشانه‌ای از آخرین مرحله سرد شدن مواد ذوب در درون زمین‌اند که از آن بخار آب و گازهای کم و بیش گرم متصاعد می‌گردد. ترکیب عمده مواد متصاعد بخار آب بسیار گرم و پرفشار و گاز کربنیک است که در هنگام بالا آمدن تدریجا از گرمای آن کاسته می‌شود. اگر صعود همچنان ادامه یابد بخار آب تقطیر می‌شود و به صورت چشمه‌های آب گرم تظاهر می‌کند. دمای چشمه‌های آب گرم عموما ۵ تا ۱۰ درجه سانتیگراد گرمتر از آب محیط اطراف است.
فورانهای آتشفشانی معمولا براساس شکل دهانه ای که از آن فوران صورت می گیرد، محل قرار گیری دهانه در کوه آتشفشان، شکل و نوع مخروط آتشفشانی و بالاخره خصوصیات عمومی فوران (آرام یا شدید انفجاری یا غیر انفجاری) طبقه بندی می شوند. گدازه های اسیدی به علت درصد Sio2 بالا و درجه حرارت نسبتا پایین دارای گرانروی (ویسکوزیته) بالا و سیالیت پائین بوده و در نتیجه به صورت انفجاری همراه با مواد پرتابی می باشد. اما در گدازه های بازیک به علت درصد Sio2 پائین و درجه حرارت نسبتا بالا، گرانروی پائین بوده و سیالیت افزایش می یابد و در نتیجه مواد پرتابی با مقدار کم و فوران آرام انجام می شود

انواع فوران
-نوع هاوایی:
این نوع آتشفشان به شکل گنبدی می باشد و بیشتر مخروط آن از گدازه رقیق با ضخامت زیاد و گسترش کم است. ارتفاع این نوع آتشفشان نسبتا کم است. از دهانه آن اغلب گدازه های بازیک با سیالیت بالا و مواد پرتابی کم، بیرون می ریزد. به علت وجود میزان کم گاز در گدازه این نوع آتشفشان، فوران جریانی در آن دیده می شود.ماگمایی که به سطح می رسد، معمولا به صورت فواره یا چشمه های گدازه ای خارج می شود. این نوع آتشفشان در جزایر هاوایی به تعداد زیاد یافت می شود. در جزیره ایسلند نیز از این نوع آتشفشان یافت می شود.

۲- نوع استرومبولی:

در آتشفشان های نوع استرومبولی ماگمای نسبتا رقیق با ترکیب بازیک و مواد پرتابی کم تا زیاد می باشد که مواد پرتابی به صورت ریتمی از اسکوری های ملتهب‏، لاپیلی و بمب می باشد. عمده فعالیت این نوع آتشفشان در ساحل غربی ایتالیا دیده شده است. فعالیت های آرام استرومبولی از دهانه های باز صورت می گیرد و گدازه های نسبتا سیال در افق های بالایی مجرای آتشفشان وجود دارند. به علت گرانروی بالای ماگما، خروج گاز زیادتر از انواع ماگماهای سیال نوع هاوایی صورت می گیرد.
فوران های طولانی مدت استرومبولی می تواند مخروطهای مختلط را تشکیل دهد، در حالی که فوران های کوتاه مدت معمولا مخروط های اسکوری دار را تشکیل می دهند. خاکستر در این نوع آتشفشان کم بوده و به هنگام انفجار تولید ابرهای سبک وزنی را می کند.شیب مخروط این نوع آتشفشان از شیب آتشفشان نوع هاوایی خیلی بیشتر است.


۳- نوع وولکانو:

در نوع وولکانو، گدازه های خمیری شکل، دهانه آتشفشان را مسدود می کند و مانع خروج گازها و بخارات می شود. پس از آن که فشار گازها و بخارات بر اثر تراکم زیاد شد، انفجارات شدید تولید می کند. بر اثر انفجار، ذرات مواد مذاب با فشار به خارج رانده شده و بر اطراف پرتاب می شوند و تولید ابرهای ضخیم و وسیعی از خاکستر را می کنند. این ذرات خاکستر، پس از سرد شدن در اطراف دهانه آتشفشان ریخته شده و تولید مخروطی از خاکستر می کند.

این نوع مخروط آتشفشانی اغلب دارای دو شیب است که یکی به طرف دهانه و دیگری به طرف خارج است گدازه مذاب در آن ها به صورت روانه، خیلی کم و نسبتا محدود است.
یک کوه آتشفشان ممکن است مدتی به شکل یک نوع و مدتی دیگر به شکل نوعی دیگر آتشفشانی می کند. چنان که آتشفشانی کوه وزوو و اتنا. گاهی از نوع استرومبولی و زمانی از نوع وولکانو می باشد.

۴- نوع پله:

در آتشفشان نوع پله که در جزیره مارتینیک قرار دارد، مجرای آتشفشانی به وسیله گدازه بسیار لزج و خمیری شکلی مسدود می شود و در نتیجه گازها و بخارات برای خود سوراخ و راهی در دامنه و پهلوی کوه پیدا می کنند. ابرهای سوزان در این نوع آتشفشان تقریبا شبیه نوع وولکانو می باشند ولی شدت خروج آنها از دهانه زیادتر است. به علاوه، حرکت آنها موازی با سطح زمین و گاهی مایل با آن است، در حالی که در نوع وولکانو این حرکت به صورت قائم می باشد. در آتشفشان نوع پله، اغلب مواد مذابی که خیلی غلیظ و خمیری شکل هستند با فشار زیاد از دهانه خارج می شوند و به شکل سوزنی در دهانه کوه منجمد می شوند که به این مواد منجمد شده در دهانه کوه، سوزن پله می گویند.


۵- نوع کومولوولکان یا کوپول:

مخروط این نوع آتشفشان به شکل گنبد است که به یک طرف بیشتر متمایل است. این نوع آتشفشان در شرایطی تقریبا مشابه نوع پله ایجاد می شود. قطعات بزرگی از سنگ، که از دهانه این نوع آتشفشان خارج می شود، ممکن است دارای سطوح صیقلی یا مخطط باشند

 

مشخصات آتشفشان

آتشفشانها دستگاههای طبیعی خروج مواد مذاب یا گاز و یا جامدی هستند که از درون زمین به خارج رانده می‌شوند. این مواد در سطح زمین پخش گردیده ، برجستگیهای خاصی متناسب با غلظت گدازه‌های خود تولید می‌نمایند. فعالیت آتشفشانها همیشگی نیست، بلکه منقطع و متناسب است. مثلا آتشفشان دماوند چندین مرحله فوران و آرامش را داشته است. آتشفشانهای امروزی هم خاموش و گاهی فعالند.


شدت انفجار

آتشفشانها از نظر وجود یا عدم وجود انفجار و نیز شدت انفجار اقسام مختلفی دارند که در زیر به انواع آنها اشاره می‌کنیم.
بدون انفجار : در این حالت قسمتی از پوسته جامد زمین شکافته شده و گدازه‌ها که غالبا غلظتی کم داشته و روان می‌باشند، به بیرون جاری می‌شوند.
با انفجار محدود: نمونه آتشفشانهای با انفجار محدود در مونالوآ (هاوایی) که در سال ۱۹۴۹ دیده شده است. اینگونه آتشفشانها در مراحل اولیه فعالیت ، بدون انفجار می‌باشند، ولی در مراحل آخر با انفجار همراهند.
انفجار نقطه‌ای : این نوع آتشفشانها را می‌توان گونه‌های حقیقی آتشفشان به حساب آورد انفجارهای نقطه‌ای ممکن است منفرد و تنها باشند یا تکراری و کم و بیش همیشگی. این نوع آتشفشانها احتمال دارد در هر نوبت گونه‌های خاصی از گدازه که ممکن است اسیدی یا قلیایی و یا حد واسط باشند، بیرون بریزند. نمونه این آتشفشانها ، آتشفشان استرومبولی در جزایر لیپاری است.

 

مفاهیم آتشفشان شناسی

ماگما Magma:

ماده طبیعی، داغ و سیال که عمدتا سیلیکاته بوده و ماده اصلی سازنده سنگ ها به شمار می رود.

گدازه Lava:

ماگمایی است که به سطح زمین راه یافته است. گدازه می تواند در سطح زمین مانند رودخانه جریان یابد یا تشکیل دریاچه را بدهد.

گرانروی ماگما ( ویسکوزیته Viscosity) :

هر چه میزان Sio2 در ماگما بیشتر باشد، گرانروی ماگما بیشتر شده و سیالیت کاهش می یابد. گرانروی ماگما، میزان مقاومت ماگما در مقابل جریان یافتن است یا میزان اصطکاک داخلی ماگما که به ترکیب شیمیایی، دما و فشار حاکم بر ماگما بستگی دارد. واحد گرانروی NS/m2 که به آن پواز می گویند و با u نشان داده می شود.

آشیانه های ماگمایی:

شواهد ژئوشیمیایی، ژئوفیزیکی و پترولوژیکی نشان دهنده آن است که در زیر اغلب آتشفشان ها آشیانه های ماگمایی وجود دارد. اشیانه های ماگمایی دارای اشکال و اندازه های متعددی می باشد (از ۰۰۱/۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتر مکعب یا بیشتر) و به صورت منفرد تا شبکه ای پیچیده که توسط دایک ها و سیل ها برهم مرتبط می شوند. ژرفای آشیانه های ماگمایی متغیر می باشد ولی به طور کلی آشیانه های ماگمایی در ژرفای کم، بهتر تشکیل می شوند. آشیانه های ماگمایی در اعماق بیشتر از نظر حرارتی گرم تر و از نظر شیمیایی مافیک تر و دارای بلورهای درشت تری می باشند.


دیاپیر Diapirs:

واژه دیاپیر از دو کلمه Dia به معنی ( از وسط یا از میان ) و Peiro به معنی ( سوراخ کردن یا رخنه کردن ) اقتباس شده است. تصور بر این است که معمولا ماگماها از گوشته ( اغلب استنوسفر ) منشاء می گیرد و به صورت دیاپیر حرکت می کند. دیاپیرها توده های سنگی یا ماگمایی شناوری هستند که ضمن حرکت به سمت بالا، سنگ بالائی را سوراخ می کنند.
در زون زاگرس، به ویژه در جنوب ایران و در مناطق بندرعباس ، داراب و شهرکرد گنبدهای نمکی با چگالی و گرانروی کمتر به سن کامبرین زیرین وجود دارند که سنگ های رسوبی بالایی خود را با چگالی و گرانروی بیشتر قطع کرده اند و از میان آنها خود را به سطح زمین رسانده اند. به نظر می رسد که سنگ هایی که توسط این گنبدها قطع شده اند، اغلب بیش از ۱۵ کیلومتر ضخامت دارند.

توده های نفوذی:

شکل توده های نفوذی با توجه به سنگ های دربرگیرنده (میزبان) به ۲ دسته تقسیم می شوند:

الف توده های نفوذی که سنگ میزبان و سنگ های مجامد را قطع می کنند مانند باتولیت ، ایتوک و دایک

ب توده های نفوذی که با سنگ میزبان حالت موازی مانند سیل ، لاکولیت و فاکولیت

دایک:

توده های آذرین نفوذی تخته ای یا دیواره مانند که شیب تندی داشته و لایه بندی یا فولیاسیون سنگ های دربرگیرنده را قطع می کند.


سیل:

توده های آذرین نفوذی تخته ای که به موازات ساختمان های صفحه ای سنگ در برگیرنده نفوذ می نماید.

باتولیت:

توده های نفوذی بزرگ و معمولا متقاطع با سنگ های درونی که وسعت بیرون زدگی های آنها بیش از ۱۰۰ کیلومتر مربع می باشد.

استوک:

توده های کوچک و متقاطع سنگ های درونی، با بیرون زدگی کمتر از ۱۰۰ کیلومتر مربع.

لاکولیت:

مجموعه وسیعی از سنگ های آذرین در بین لایه های رسوبی را لاکولیت گویند که به صورت عدسی شکل می باشد. لاکولیت ها معمولا از سیل ها ستبرتر ولی در ازای آن کمتر است. که لویولیت، فاکولیت و بیسمالیت حالات خاصی از آن می باشند.

بیسمالیت:

لاکولیتی است که قسمتی از سقف آن بر اثر شکستگی ها به طرف بالا رانده شده است.


فاکولیت:

اشکالی از مواد گداخته که به صورت هم شیب باتاق تاقدیس یا ناو ناودیس لایه های رسوبی، انجماد می یابد. فاکولیت می تواند بی ریشه باشد و از ذوب موضعی سنگ های رسوبی به هنگام چین خوردن به وجود آید.

لوپولیت:

توده های بزرگ و معمولا هم شیب با سنگ های درونی بوده و به شکل عدسی شکل یا با سطح محدب می باشد.

 

مناطق آتشفشانی در ایران

- آتشفشان دماوند:


مخروط آتشفشانی دماوند در شرق تهران و ۶۰ کیلومتری ( فاصله هوایی ) آن با مختصات “۲۴ ‘۰۶ ۵۲۰ طول شرقی و “۰۵ ‘۵۷ ۳۵۰ عرض شمالی واقع شده است. نزدیکترین شهرها به این آتشفشان به ترتیب عبارتند از: رینه (در دامنه جنوبی) ، پلور، دماوند و فیروزکوه ( در شرق ). گسترش گدازه ها و مواد آذر آواری در دماوند در حدود ۴۰۰ کیلومتر مربع و در محدوده ای به طول ‘۱۸ ۵۲۰ تا ‘۵۹ ۵۱۰ و عرض “۳۰ ‘۰۴ ۳۶۰ تا “۳۸ ‘۴۸ ۳۵۰ را شامل می شود.

ارتفاع قله آتشفشانی دماوند از سطح دریا ۵۶۱۰ متر می باشد. ۲ مسیر برای صعود به قله وجود دارد؛مسیر اول جنوب شرق که مسیر نسبتا آسانی است و مسیر دیگری مسیر شمالی که صعود از طریق آن بسیار مشکل و خطرناک است. زمستان های منطقه دماوند بسیار سرد همراه با یخبندان و تابستانهای آن معتدل می باشد. در بیشتر ماه های سال قله آتشفشانی دماوند پوشیده از برف است و مناسبترین ماه برای صعود به قله، مرداد ماه می باشد. بخشی از سفیدی قله دماوند که در مرداد ماه قابل مشاهده است، متعلق به گوگردهای متصاعد شده از دهانه مخروط می باشد. مخروط آتشفشانی دماوند در شرق البرز مرکزی قرار دارد. اگر البرز غربی و شرقی را امتداد دهیم، در محل دماوند این دو امتداد از هم دور می شوند.

آتشفشان البرز مربوط به ولکانیسمی است که در کواترنر در البرز مرکزی رخ داده است. تمامی ساختمانهای تکتونیکی از جمله: گسلها ها، تراست ها، چین های البرز مرکزی که در منطقه دماوند وجود دارند، زمانی که به محدوده گدازه ها می رسند، محو می شوند. آتشفشان دماوند به صورت مخروط نامتقارنی است که در قسمت جنوب غرب آن گدازه ها گسترش بیشتری دارند. ریفت مخروط آتشفشانی بیانگر این موضوع است که فعالیت این آتشفشان منحصر به دهانه مرکزی نبوده است بلکه دهانه های جانبی نیز در ایجاد مخروط نقش داشته اند. تعدادی دهانه جانبی در ارتفاعات بالای مخروط در سمت جنوب غرب و شمال شرق قرار دارند اما فعالیت اصلی این آتشفشان از دهانه مرکزی آن صورت می گیرد.


در ترکیب سنگ شناسی آتشفشان دماوند بر اساس میزان Sio2 و ترکیب کانی شناختی آن ۳ گروه سنگی قابل تفکیک هستند:

الف سنگ های بازیک: که این سنگ ها در محدوده پلور و رینه و پل ورکوه دیده می شوند. این سنگ ها نسبت به دیگر سنگ های دماوند قدیمی تر می باشند. زیرا بر روی سنگ های بازیک منطقه پلور مقدار کمی گدازه های حدواسط (تراکی آندزیت) مشاهده می شود. این گدازه ها تنها در دامنه های کم شیب دماوند مشاهده می شوند و مقدار آنها از سایر سنگ ها کمتر است. این گدازه ها به علت درصد Sio2 پائین و سیالیت بالا دارای وسعت بیشتری است.

ب سنگ های حدواسط: که حجم اصلی سنگ های آتشفشانی منطقه را دارا است شامل گدازه ها و سنگ های آذرآواری می باشد و ترکیب کانی شناختی تراکی آندزیت و تراکیت دارند. تغییرات سنگ شناسی و ژئوشیمیایی تراکی آندزیت ها و تراکیت ها تدریجی بوده و انواع حدواسط بین این دو فراوانند.

ج سنگ های اسیدی: که مرز بین سنگ های اسیدی و حدواسط در سنگ های آتشفشانی دماوند تدریجی است. این سنگ ها در دامنه قله شمالی کوه هاره و با ضخامت حدود ۱۰۰ متر بر روی آهک های لار قرار گرفته اند.
این گدازه ها به طور متناوب همراه با مواد توفی به شدت دگرسان شده می باشند.
این گدازه ها متراکم و قرمز رنگ بوده و فنوکریست های پلاژیوکلاز و هورنبلند در آنها قابل تشخیص است.
د- سنگ های ولکانی کلاستیک که در بخشهای جنوبی، شرقی و غربی دماوند بیشتر دیده می شود و در بخشهای شمالی کاهش می یابد. سنگ های ولکانو کلاستیک به ۲ دسته پیروکلاستیک و اپی کلاستیک تقسیم می شوند. نهشته های پیروکلاستیک شامل انواع توف های آتشفشانی دماوند شامل موارد زیر می باشند:

I – توف های شیشه ای دره هزار، توف تراکیتی جنوب قله دماوند، توف شیشه ای شمال دماوند و توف شیشه ای پومیسی رینه.
II – برش آتشفشانی دماوند.
III – نهشته های ریزشی پومیسی.
IV – نهشته های جریانی پیروکلاستیک غرب دماوند و بالای روستای آبگرم.
V – نهشته های جریانی بلوک و خاکستر.
VI – نهشته های اپی کلاستیک که در بخشهای جنوبی و شرقی دماوند قابل مشاهده است.

در ارتباط با نحوه تشکیل آتشفشان دماوند نظریات مختلفی ارائه شده است که در ذیل به آنها اشاره خواهد شد:

اوسینیکو ( ۱۹۳۰ ) معتقد است که منطقه گسلها دار اسک و آبگرم باعث بالا زدن گدازه ها شده است.
کریستا ( ۱۹۴۰ )، یک خمش در کمان البرز را مسبب تشکیل آتشفشان دماوند دانسته است.
آلن باخ ( ۱۹۶۶ )، معتقد است که گسلها های تشکیلات رسوبی موجب صعود گدازه ها به سطح زمین گشته اند.
جانگ و همکاران ( ۱۹۷۵ )، با اعتقاد بر برخورد صفحات عربستان و اوراسیا، فرورانش صفحه عربستان در امتداد سطح بینوف و ذوب این صفحه در اعماق و ایجاد ماگمای آتشفشانی، علت پیدایش نمونه های کالکوآلسکالن ایران مرکزی را مربوط به عمق زیاد این منطقه ذوب می دانند که در نتیجه دور بودن از تراست و عمق زیاد ذوب، سنگ های آتشفشانی آلکالن آشکار شده اند.
بروس و همکاران ( ۱۹۷۷ ) با توجه به ترکیب شیمیایی گدازه های دماوند آن را آتشفشان ویروس و دور از زاگرس در نظر گرفته و تشکیل آن را مرتبط با برخورد صفحه عربستان و اوراسیا و فرورانش نوع خاص و ذوب پوسته اقیانوسی می دانند.
علی درویش زاده (۱۳۶۴) عقیده دارد که آخرین حرکت کمپرسیونی (فشارشی) که فلات ایران را تحت الشعاع قرار داده و سبب چین خوردگی، بالا زدگی و جمع شدن پوسته قاره ای ایران گردیده، محل تاشدگی البرز را هم تحت فشار قرار داده است و این فشار موجب فعال شدن شکستگی های عمیق و خروج مواد مذاب گردیده است.
نوگل سادات (۱۹۸۵) معتقد بود که حرکت گسلها هایی که دارای خمیدگی هستند، باعث ایجاد یک منطقه کشش در محل خمیدگی گشته و آتشفشان دماوند نیز اثر چنین پدیده ای است.
ایران نژاد (۱۳۷۰) معتقد است که گسلها های عمیق منطقه می توانند شرایطی را ایجاد کنند که از طریق آن ماگمای آلکاسن به سطح زمین برسد. گسلها های اسک، بایجان، نوا، سفیدآب، شاهان دشت و ورارود در منطقه شناخته شده و تا زیر دماوند ادامه دارند.

 

۲- آتشفشان سهند:


این آتشفشان در ۴۰ کیلومتری جنوب تبریز با ارتفاع حداکثر ۳۷۱۰ متر واقع شده است. تعیین سن مطلق گدازه های مختلف آن سن ۱۲ تا ۱۴۰ هزار سال را نشان می دهد (۱۳۵۶). به عقیده معین وزیری فعالیت های آتشفشانی سهند در چندین مرحله صورت گرفته اند و در بین این مراحل آرامش نسبی وجود داشته است. وفور خاکستر به همراه قطعات یومیسی تا فواصل دور پراکنده شده اند که نشان گر انفجارات شدید آتشفشان سهند است.

بلندترین قله، مجموعه متناوبی از برش، پیروکلاستیک ها و آهک سیلیسی است که طی دو مرحله فعالیت به وجود آمده اند. مرحله اول به صورت انتشار روانه های برشی و مرحله دوم شامل خروج گدازه های داسیتی است. ترکیب سنگ شناختی سهند شامل آندزیت، داسیت، ریوداسیت و ریولیت به همراه مواد آذرآواری فراوان می باشند. ماگمای تشکیل دهنده این سنگ ها اشباع از سیلیس بوده و دارای آلومینیوم زیادی است.

مطالعه این آتشفشان نشان می دهد که ولکانیسم در آب صورت گرفته و آثار انواع ماهی در مناطق اطراف توده سهند بیان گر آن است که سهند را دریایی کم عمق فرا گرفته است. با آغاز فعالیت این آتشفشان در اواسط دوره میوسن و ایجاد شرایط نامطلوب، گروهی از پستانداران به صورت دسته جمعی از بین رفته اند که آثار این جانوران در حوضه های رسوبی اطراف مشهود است.

توده آتشفشانی سهند در واقع یک استراتوولکان شامل پیروکلاست ایگنمبریت و گدازه است که توسط دودکش های مختلف و پراکنده در یک منطقه وسیع بیرون ریخته شده اند. در فاصله دوره های آتشفشانی سهند، رسوبات سیلابی رودخانه ای و یخچالی تشکیل شده اند که غالبا تا شعاع چندین ده کیلومتری اطراف مراکز آتشفشان گسترش یافته اند. توده آتشفشانی سهند به وسعت بیش از ۳۰۰۰ کیلومتر مربع، رسوبات دوره میوسن و قدیمی تر را پوشانده است. تشکیلات ولکانو سدیمنت آن به شعاع چند ده کیلومتر از دامنه های سهند به طرف جلگه های اطراف گسترش یافته اند.

 

۳- آتشفشان سبلان:


این آتشفشان در باختر شهر اردبیل به ارتفاع ۴۸۱۱ متر قرار دارد که در واقع خط تقسیم حوضه های آبریز ارومیه و رودخانه ارس به شمار می رود. رشته کوه آتشفشانی خاموش سبلان از دره قره سو در شمال غرب اردبیل شروع و در جهت شرقی غربی به طول ۶۰ کیلومتر و عرض تقریبی ۴۸ کیلومتر تا کوه قوشاداغ در جنوب اهر ادامه می یابد. مخروط آتشفشانی سبلان از نوع چینه ای است که گدازه های آن سطحی معادل ۱۲۰۰ کیلومتر مربع را اشغال کرده اند. مخروط سبلان ساختمان مرکزی عظیمی است که بر روی یک سیستم هورست با روند شرقی غربی قرار گرفته است.

دیدون و ژرمن ( ۱۹۷۶) سن این آتشفشان را پلیوکواترنر می دانند. اما باباخانی، سکویه و ریو (۱۳۶۹) اظهار می دارند که نخستین جریان گدازه سبلان بر روی توف ها و کنگلومرا های الوار قرار دارند که از نهشته های کواترنر پیشین حوضه مشکین شهر هستند. دیدون و ژرمن فعالیت آتشفشانی سبلان را به ۳ بخش تقسیم می کنند:

الف جریانات گدازه ای سبلان کهن که بیشترین بخش کوه سبلان را در بر میگیرد و شامل آندزیت های زیرین و میانی و جریان گدازه داسیتی است.

ب فرونشست که بخش مرکزی ساختمان پیشین گسیخته شده که نتیجه آن ایجاد یک فرورفتگی دایره ای به قطر ۲۰ کیلومتر است و همزمان با فرونشست کالدار، فوران های انفجاری نیز روی داده است و از مواد آذرآواری تشکیل شده است.

ج گنبدها و جریانات گدازه ای سبلان جوان که پس از فروریزش کالدار، فوران مواد آتشفشانی صورت گرفته که بلندترین بخش های مرکزی آتشفشان را تشکیل می دهند.
لازم به ذکر است که فعالیت های آتشفشانی سبلان از نوع آلکالن سریک است.

 

۴- آتشفشان تفتان:


تفتان یک آتشفشان جوان و نیمه فعال به سن پلیوسن کواترنر در بلوچستان و ۵۰ کیلومتری شهر خاش قرار دارد. ارتفاع این آتشفشان از سطح دریا ۴۰۵۰ متر و از دشت های اطراف ۲۰۰۰ متر است. این آتشفشان در روی فیلیش های کرتاسه بالایی و ایوسن بنا شده است. اولین فوران تفتان شامل گدازه ها و سنگ های پیروکلاستیک با ترکیب داسیت و ریوداسیت در ۲۰ کیلومتری غرب شمال غرب قله فعلی شروع شده است ( گانسر ۱۹۶۶ ).

فعالیت مجدد تفتان شامل: گدازه های داسیتی و آندزیتی متعلق به اواخر پلیوسن در ۱۰ کیلومتری شمال غرب پس از یک آرامش منجر به تشکیل طبقات اگلومرا، یک انفجار مهم در ۲ کیلومتری جنوب قله امروزی به وقوع پیوسته که اثر آن امروزه به صورت گودال فرسایشی دیده می شود.

یکی از ویژگی های جالب در تفتان، ناهماهنگی کانی شناسی و تحول معکوس کانی ها در آندزیت های کواترنر این آتشفشان دیده می شود. در گدازه های تفتان سنگ های بازیک مشاهده نمی شود. سنگ های آذرآواری و توف های پومیسی بخش وسیعی از شرق و جنوب غرب آتشفشان تفتان را می پوشانند که این سنگها عمدتا از پومیس و پرمیسیت تشکیل شده اند.

 

۵-آتشفشان بزمان:


سنگ های آتشفشانی نفوذی شمال گودال جازموریان مجموعه سنگ های ماگمایی بزمان را شکل می دهند. این کمپلکس ماگمایی جزء زون ماگمایی ارومیه دختر محسوب می شوند. سنگ های نفوذی منطقه بزمان از گرانیت آلکالن پورفیری با فلدسپات های پتاسیم دانه درشت، گرانیت های دورنیلنددار، گرانودیوریت تا کوارتز دیوریت تشکیل شده اند که دارای ۶۴ تا ۷۴ میلیون سال سن می باشند.

سنگ های خروجی این منطقه شامل سنگ های داسیتی، آندزیت داسیتی و بندرت ریولیت، ایگنمبریت و توف های شیشه ای متبلور تشکیل می دهند که در جنوب شرق آتشفشان بزمان رخنمون دارند. سنگ های آتشفشانی بزمان عمدتا آندزیت، بازالت و کمی الیوسن بازالت می باشند. آتشفشان دارای ساختمان استراتوولکان پیچده ای می باشد و انواع گدازه های آندزیتی، داسیتی و ریوداسیتی در دامنه شرقی آن زیادتر است. مخروط اصلی این آتشفشان از اجتماع برش های ایگنمبریتی، پرمیس و گدازه تشکیل شده که به طور متناوب قرار گرفته اند.

 

۶-آتشفشان آرارات:


آرارات یک آتشفشان استراتوولکان است که وسعتی در حدود یک هزار کیلومتر مربع را اشغال کرده است. این آتشفشان در محل تلاقی شکستگی های بزرگ با جهت شرقی غربی و غربی جنوب شرقی قرار گرفته است. در منطقه آرارات، بر روی رسوبات کواترنر، توف های قرمز تحتانی و سپس گدازه های آندزیتی، داسیتی و ریوداسیتی ریخته شده اند و در پایان نیز روانه های بازالتی منطقه را می پوشانند.

 

 

نکات طلایی نهادوگزاره

نکته طلایی 1 :  هر جمله از دو قسمت نهاد و گزاره تشکیل می شود.

اشکِ این سیل روان ، صبرو دل حافظ برد .

 سیل این اشک روان ( نهاد ) صبر و دل حافظ برد ( گزاره )

نکته طلایی 2 : گزاره گاهی فقط یک فعل است. پرستو های زیبای دریایی مهاجرت کردند.  مهاجرت کردند = گزاره

 نکته طلایی 3 : گاهی گزاره علاوه بر فعل اجزای دیگری هم دارد.  او زندگی اش را دوست. زندگی اش را دوست- دارد. (گزاره )

نکته طلایی  4 : داشتن یا نداشتن اجزا در قسمت گزاره بستگی به فعل جمله دارد.

نکته طلایی5 :  اگر فعل جمله ناگذر باشد،  دیگر نیازی به مفعول و مسند و متمّم ندارد.

 بنابراین افعال ناگذر، افعالی هستند که معنای آن ها با نهاد تمام می شودو به هیچ وجه نیازی به مفعول و مسند و متمّم ندارند. فعل هایی مانند : آمد ، رفت ، دوید ، خشکید ، جهید ، خوابید ،  نشست ، برخاست ، بالید ( رشد کرد )

 پرید و ... این فعل ها هیچ گاه مفعول پذیذ نیستند ودر جواب چه کس را ؟ و یا چه چیز را ؟  نمی آیند.

 روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست.

 نکته طلایی 6 : با فعل ناگذر امکان دارد قید یا متمّم قیدی همراه شود امّا جزءِ اجزای جمله به حساب نمی آیند.

 امروز پدرم به اداره می رود. ( امروز : قید زمان / به اداره : متمّم قیدی )

نکته طلایی 7 : هرگاه فعل جمله ناگذر باشد، آن جمله دو جزئی است. ( نهاد + فعل ناگذر ) قید ها و متمّم های قیدی در شمارش اجزا به حساب نمی آید.

نکته طلایی 8 : نام دیگر فعل ناگذر فعل لازم است.

نکته طلایی 9:  می توان بعضی از فعل های ناگذر را تبدیل به فعل گذرا به مفعول کرد به این نوع گذرا ، گذرای سببی گویند. فرمول گذرای سببی :   بن مضارع از فعل ناگذر + ان + شناسه د یا ید ( اند ، انید )

 مثال :    دوید ( دواند )    اسب دوید.  او اسب را دواند.      پرید ( پراند )       جهید ( جهاند )

نکته طلایی 10 : اگر بخواهیم از دو فعل نشست و شکست گذرای سببی بنا سازیم، فقط از دو حرف اوّل بن مضارع آن استفاده می کنیم.        نشست ( نش + ان + د یا ید ) نشاند         شکست ( شک + ان + د یا ید ) شکاند

نکته طلایی 11 :   بعضی از فعل ها گاهی ناگذر و گاهی گذرا به مفعول هستند. به این نوع افعال ، افعال دو وجهی یا ذو وجهین گویند. فعل هایی مانند :  شکست ، ریخت ، گداخت ، افزود ، گسست دو وجهی هستند. 

نکته طلایی 12 :   بعضی از فعل ها علاوه بر نهاد در قسمت گزاره نیاز به مفعول دارند ، به این نوع افعال گذرا به مفعول یا فعل متعدّی گویند. فعل هایی مانند : زد، خورد ، نوشید ، چشید ، خواند ( قرائت کرد ) کاشت ، دوخت ، پراند ، پوشید ، دید و ...   افعال گذرا به مفعول در جواب چه کس را ؟ یا چه چیز را ؟ می آید.

او درسش را خواند. او چه چیز را خواند ؟  درسش را ( درس : مفعول    / ش : وابسته به مفعول ، مضاف الیه )

نکته طلایی 13 : مفعول گاهی با نشانه ( را ) و گاهی بدون نشانه می آید.

نکته طلایی 14 : اگر فعل جمله ی ما گذرا به مفعول باشد، آن جمله سه جزئی است. ( نهاد + مفعول + فعل )

نهاد و مفعول می توانند ، وابسته داشته باشند امّا این وابسته ها جزءِ اجزای اصلی به حساب نمی آیند.

مادر غذ ا را پخت.     مادرِ مهربان ِ دوست داشتنی ِ من غذایِ لذیذِ خوشمزه ای را پخت.

نکته طلایی 15 : بعضی از فعل ها در قسمت گزاره فقط نیازمند به یک خبر هستند تا رفع ابهام از نهاد نماید.  به این نوع افعال، افعال اسنادی یا افعال گذرا به مسند گویند. افعال اسنادی عبارتند از :  است ، بود ، شد ، گشت ، گردید

نکته طلایی 1۶ : فعل های اسنادی اگر تغییر معنا دهند، دیگر اسنادی نیستند.

         هوا سرد است.          نان در سفره است. ( وجود دارد )

          او عاقل گشت.          او در پارک گشت ( جست و جو کرد ، گردش کرد )

          آب سرد شد.           شد حکیمی پیش حاکم وقت. ( رفت )

          او درس خوان بود.       آب در کوزه بود. ( وجود دارد )

نکته طلایی 17 :  اگر فعل ما اسنادی باشد جمله سه جزئی است و از  ( نهاد + مسند + فعل اسنادی ) تشکیل می شود. مسند ، یک خبر یا یک حالت و یا یک خصوصیّتی است که به کمک فعل اسنادی به نهاد جمله نسبت می دهیم.

مسند در جواب سوال جه ؟ چی ؟ می آید.       تن زنده والا به ورزندگی است.  تن زنده والا چه است ؟ ( به ورزندگی  است .)

نکته طلایی 18- مسند در جملات اسنادی به سه شکل دیده شده است.

الف -  مسند به شکل اسم مانند :  این جا رشت است. ( رشت : مسند )  

ب مسند به شکل صفت  مانند :  پدرم مهربان است. ( مهربان : مسند )

پ -  مسند به شکل ( حرف اصافه + اسم ) این نوع مسند را با متمّم اشتباه نگیریم.

 مثال :     انگشتر مادر از طلا است. ( از طلا : مسند )     این لباس از ابریشم بود. ( از ابریشم : مسند )

نکته طلایی 19 : گاهی مسند برای کامل شدن معنای خود نیازمند به یک متمّم است. این متمّم همراه با مسند یک جزء را تشکیل می دهد. به این نوع متمّم؛ متمّم برای مسند گویند.

مثال : دلش لبریز از محبّت است.     دلش : نهاد          لبریز: مسند         از محبّت : متمّم برای مسند

مثال :  دشت پر از سبزه است.          دشت : نهاد            پر : مسند            از سبزه : متمّم برای مسند

نکته طلای 20 :  فعل های است ، بود ، شد ، گشت و گردید زمانی اسنادی هستند که به تنهایی بیایند.

 هوا سرد است.  ( اسنادی )             او غذا خورده است. ( خورده است : غیر اسنادی )

  او عاقل بود. ( اسنادی )                  او خفته بود. ( خفته بود : غیر اسنادی )

 

اسم چیست ؟ کلمه ای است که برای نامیدن کسی یا چیزی یا حیوانی دلالت کند. اسم نه زمان دارد و نه شخص

 مثال :  فرهاد ، اسب ، رایانه و ...

نکته ی طلایی1 : بعضی از اسم ها بر حالت های درونی دلالت دارند.  مثال : محبّت ، مهر ، انسانیّت ، مردانگی و ...

نکته ی طلایی2 : بعضی از اسم ها  بین اسم انسان و حیوان و عناصر طبیعت و هم چنین گل ها مشترک هستند.

مثال : شقایق ، نسترن ، نیلوفر ، آهو ، پروانه ، ژاله ، شبنم ، ستاره

نکته ی طلایی 3 : مصدر ها ، اسم مصدر ها و حاصل مصدر ها جزءِ اسم ها به شمار می روند.

  مثال : رفتار ، ورزش ، دوخت و دوز ، خوبی ، خود خواهی و ...

توجّه :  اسم از چند نظر مورد بررسی قرار می گیرد.

 1- مفرد و جمع و اسم جمع 2- عام و خاص 3-  معرفه و نکره  4- مفاهیم انتزاعی و مفاهیم عام 5- ساختار اسم ها

* اسم مفرد : اسم مفرد هیچ علامتی ندارد.   مثال : کتاب ، پدر ، معلّم ، زندگی و ...

* جمع : بربیش از دو یا چند اسم دلالت می کند.

 نکته ی طلایی 4 : نشانه های جمع بر دو قسمت تقسیم می شود :

 الف نشانه های جمع فارسی ( ها ان ) مثال : کتاب ها ، مادران ، استادان

 ب نشانه های جمع عربی 

 ب /1 : جمع مذکّر سالم : ( ون ، ین )  انقلابیون ، مدرّسین )

 ب /2 : جمع مونّث سالم : ( ات )   اکتشافات ، اختراعات )

ب /3 : جمع مکسّر :  این جمع قانون مند نیست و سماعی است. مکاتیب ، حِرَف ، ادویه ، اطعمه ، امتعه و ..

نکته ی طلایی 5 : واژه های فارسی را نباید با نشانه جمع عربی جمع بست. واژه های گزارشات ، پیشنهادات ، سفارشات ، بازرسین ، داوطلبین و ... نادرست هستند.

 نکته ی طلایی 6 :  کلمات فارسی را نباید در قالب جمع مکسّرعربی برد. بنابر این واژه هایی مانند:  بنادر ، میادین ، دراویش ، اساتید و ... نادرست هستند.

 نکته ی طلایی 7 :  جمع مکسّر عربی دوباره قابل جمع بستن نیست. واژه هایی مانند :  اَسنادها ، علوم ها ، مدارکات ، وسایل ها ... نادرست هستند.

 نکته ی طلایی 8 :  واژه هایی مانند : شیر آلات ، ابزار آلات ، سبریجات ، ترشیجات و ... بر مفهوم مجموعه دلالت دارندودر مفهوم جمع نیستند.

* اسم جمع : اسمی است که خود نشانه ی جمع نداردولی در معنا جمع است. مانند : سپاه ، لشکر ، قوم ، گروه ، ملّت و ...

 نکته ی طلایی 9 : اسم جمع را می توان دوباره جمع بست.  ملّت ها ، مردمان ، قوم ها

  نکته ی طلایی 10 :  گاهی پسوند نشانه ی جمع ( ها )  بر مفهوم بیان نوع و تقریب است.

مثال :  سعدی ها ، مولوی ها ، حافظ ها ، طرف های غروب ، دمدمه های صیح

 نکته ی طلایی 11 : هر پسوند ( ان ) نشانه ی جمع نیست بنابراین پسوند ( ان ) انواعی دارد.

۱- ( ان ) زمان : صبحگاهان ، شامگاهان ، سحرگاهان       

 2 - ( ان ) مکان : دیلمان ، گیلان ، سپاهان

3-  ( ان ) فاعلی : خندان ، نازان ، گریان ، شتابان 

4- ( ان )  نسبت : بابکان ، اشکان ، کاویان

 5- ( ان ) مصدری : حنا بندان ، یخ بندان ، شیرینی خوران  6 - ( ان ) شباهت : ماهان ، کوهان

نکته ی طلایی 12 : اگر واژه ای در آخر به واو ( و ) کشیده ختم شود ،به هنگام جمع بستن با نشانه ی جمع ( ان ) بین واژه و نشانه ی جمع ( ی ) میانجی می آ ید.        دانشجو + ی + ان : دانشجویان   هنر جو + ی + ان : هنر جویان

نکته ی طلایی 13 : هرگاه واژه ای در آخر به ( ه ) غیر ملفوظ ختم شود، به هنگام جمع بستن با نشانه ی جمع ( ان ) پسوند ( ه ) حذف می شود و تبدیل به پسوند ( گ ) می گردد.   تشنه + ان : تشنگان     خسته + ان : خستگان

 نکته ی طلایی 14 : واژه هایی مانند : ابرو ، گیسو ، جادو ، زانو ، بانو و ... به هنگام جمع بستن با پسوند ( ان ) نیازی به ( ی ) میانجی ندارند بلکه فقط در تلفّظ یک( و ) افزایش می یابند.

* اسم عام : اسمی است که بر یک مفهوم کلّی دلالت دارد و می توان برای آن نمونه های مختلف آورد. واژه هایی مانند : کتاب ، میز ، درخت ، استان ، شهر ، کشور ، رود ، کوه ، دشت  و ... عام هستند.

 نکته ی طلایی 15 :  اسم عام  سه شرط را می پذیرد: 1- قابل جمع بستن است. کتاب ها    2- پسوند نکره ( ی ) می پذیرد: کتابی  3-  قبل از اسم عام می تواند این ، آن ، همین و همان بیاید.  این کتاب ، همین معلّم

* اسم خاص : اسمی است که منحصر به مفرد است و نمی توان برای آن نمونه های مختلف آورد.

مثال : رشت ، گیلان ، البرز ،  سپید رود ، بندر انزلی ، رخش و ...

نکته ی طلایی 16 :  اسم خاص قابل جمع بستن نیست و قبل از اسم خاص این و آن و همین و همان نمی آید.

             حافظ ها              این سپید رود

نکته ی طلایی 17 : اسم همه ی انسان ها ، اسم کوه ها ، اسم دریا ها ، اسم رود ها ، رودخانه ها ، اسم کتاب های مقدّس ، اسم شهر ها ، کشور ها ، اسم استان ها و ... اسم خاص هستند. فومن ، ایران ، دجله ، سهند ، تورات

 نکته ی طلایی 18 : اسم بعضی از گل ها ، حیوانات و عناصر طبیعت بین اسم عام و خاص مشترک هستند ، بستگی به کاربرد آن ها در جمله دارد. اگر در نام واقعی خود باشند ، عام هستند در صورتی که نام انسان باشند خاص هستند.  ستاره می درخشد. ( ستاره : عام )   ستاره دختر شایسته ای است. ( ستاره : خاص )

 نکته ی طلایی 19 :  اسامی حیواناتی که جنبه ی مذهبی ، تاریخی و اساطیری دارند ، خاص هستند.

  مثال :  رخش ، مرغ هما ، ذوالجناح ، دُلدُل ، ققنوس و ...

نکته ی طلایی 20 :  تمامی اسم خاص ها شناس ( معرفه ) هستند. اسم شناس اسمی است که در نزد شنونده مشخّص و معلوم باش

 

دریاهای ایران

 

 

دریای مازندران

موقعیت: استان‌های گلستان، گیلان و مازندران

طول دریای مازندران حدود ۱۰۳۰ تا ۱۲۰۰ کیلومتر و عرض آن بین ۱۹۶ تا ۴۳۵ کیلومتر است. این دریا دارای تنوع زیستی متفاوتی است كه مهمترین آن ماهی‌های خاویاری است هرچند كه به دلیل صیدهای غیرمجاز نسل ماهیان خاویاری ‌رو به انقراض است.

130 رودخانه به این دریا می‌ریزند که بزرگ‌ترین آنها رود ولگا است که هر سال به طور میانگین ۲۴۱ کیلومترمربع آب را وارد دریای مازندران می‌کند. دریای مازندران را به نام‌های دریای خزر، وركانه، گرگان و دریای كاسپین نیز می‌شناسند.

خزر نام قومی‌ است كه به همراه دیگر اقوام بیابان‌گرد شمال قفقاز، در زمان ساسانیان، بارها و بارها به سرزمین ایران ‌تاختند و پس از حضور کوتاه مدت خود معمولاً به دست سپاه ساسانی از مرزهای ایران بیرون رانده می‌شدند. در هیچ یک از نوشته‌های مؤلفان شرقی و غربی دوران پیش از اسلام نامی از "خزر" بر دریای شمال ایران دیده نشده ‌است. در نوشته‌های مؤلفین اسلامی، این دریا در کنار نام‌های دیگر، خزر هم نامیده شده ‌است.

دریای گرگان یا دریای ورکانه نام این دریاچه بزرگ در عهد هخامنشیان و همچنین اشکانیان است اما كاسپین از نام قوم کاسپی یا کاسی گرفته شده‌ که قبل از آریایی‌ها در کرانه‌های غربی تا جنوب غربی این دریا ساکن بوده‌اند و به تدریج تا کرانه‌های جنوبی آمدند.

 


دریاچه گَهَر

موقعیت: استان لرستان


دریاچه گَهَر یک دریاچه کوهستانی در ایران است که در منطقه حفاظت شده اشترانکوه بین بخش زز و ماهروی الیگودرز و دورود قرار دارد و سالانه حدود یكصد هزار نفر از آن دیدن می‌كنند. شما می‌توانید علاوه بر استفاده از آرامش این دریاچه ماهیگیری نیز كنید. این درحالی است كه به دلیل نداشتن راه ماشین‌رو تا حد زیادی از خرابی و آلودگی به دست انسان به دور مانده ‌است.

ساحل این دریاچه به جز در ضلع غربی و شرقی که ساحلی ماسه‌ای دارند برای شنا مناسب هستند اما در سایر نقاط دارای ساحلی صخره‌ای است که برای شنا مناسب نیست. در قسمت پایین دریاچه، جنگلی انبوه وجود دارد که در شرف نابودی است. در قسمت بالای آن نیز جنگلی انبوه وجود دارد که این جنگل هم در معرض خطر نابودی است. با حدود ۴۰ دقیقه پیاده‌روی می‌شود به دریاچه گَهَر دوم رسید. عمق آن کم است و ماهیان کف دریاچه را با کمی دقت می‌شود به خوبی دید. ماه‌های تیر و مرداد بهترین زمان سفر به این دریاچه ‌است.

دریاچه شورمست

موقعیت: استان مازندران


تورهای گردشگری زیادی به صورت یكروزه و دو روزه علاقه‌مندان را به بازدید از دریاچه شورمست در سوادكوه می‌برند. دریاچه شورمست، تنها دریاچه طبیعی شهرستان سواد‌کوه که وسعت آن ۱۵ هزار متر مربع و حداكثر عمق آن پنج متر است. این دریاچه در ۵/۵ کیلومتری شهرپل سفید واقع شده ‌است. دریاچه طبیعی شهرستان سوادکوه، در شش کیلومتری غرب شهر پل سفید و در ارتفاعات مشرف به این شهر در مجاورت روستای شورمست واقع شده ‌است.

منظره این دریاچه با جنگل اطراف آن که از درختان کهنسال و بلند قامت توسکا پوشیده شده، آن را به یکی از زیباترین اماکن موجود در شهرستان سوادکوه تبدیل ساخته ‌است. دریاچه شورمست به دلیل قرار گرفتن در شاهراه تهران شمال و وجود دو محور جاده آسفالته و راه آهن از موقعیت بسیار مناسبی برخوردار است.


دریاچه مهارلو

موقعیت: استان فارس


نام این دریاچه، برگرفته از نام روستای مهارلو از توابع شهرستان سروستان استان فارس است که در نزدیكی آن قرار گرفته است. وسعت این دریاچه 25 هزار هكتار بوده كه بخش عمده‌ای از این دریاچه بر اثر خشكسالی سال 1387 خشك شده و تنها 600 كیلومتر مربع آن باقی مانده است. مهارلو در غرب دریاچه بختگان كه امروز‌ كاملا خشك شده،‌ قرار گرفته است.

مهم‌ترین گونه پرنده این دریاچه فلامینگو است. از این دریاچه برای تهیه نمک صنایع استان فارس هم استفاده می‌شود. همچنین به دلیل سرازیرشدن فاضلاب آبزیانی كه در آن زندگی می‌كنند در خطر نابودی قرار گرفته‌اند. آب دریاچه مهارلو شور است که توسط سه رودخانه نوبه‌اى خشک،حمزه، سروستان و همچنین روان آب‌هاى کوه‌هاى مجاور تامین می‌شود. حداكثر عمق این دریاچه سه متر است.


دریاچه پریشان

موقعیت: استان فارس


دریاچه فامور یا پریشان یکی از زیباترین و بزرگ‌ترین دریاچه‌های آب شیرین ایران و خاورمیانه است که در بخش جره و بالاده شهرستان کازرون قرار گرفته است. مساحت این دریاچه 4300 هكتار است كه دور تا دور آن را کوه فراگرفته است.

این دریاچه دارای چهار گونه ماهی بومی به نام‌های ماهی زردک، ماهی سرخه، ماهی پرک و مار ماهی آب شیرین و همچنین چند گونه ماهی وارداتی نظیر ماهی کپور، ماهی فیتوفالک و آمور است که در سال ۱۳۶۸ به دریاچه وارد شده‌اند اما تنها کپور معمولی با شرایط دریاچه سازش پیدا کرد و دوگونه دیگر مشکلات متعددی را به وجود آورده‌اند. هر سال با آغاز فصل پاییز پرندگان زیادی از سیبری و كشورهای اسکاندیناوی به جمله زیستگاه‌ها و دریاچه‌های استان فارس مانند دریاچه پریشان كوچ می‌كنند و مناظر زیبایی را به وجود می‌آورند.

این دریاچه بر اثر سوزاندن بخش بزرگی از نیزارهای اطرافش به علت عملیات راهسازی در معرض خطر است. در طی این آتش سوزی‌ها هزاران قطعه لاک پشت و پرنده مهاجر از بین رفته‌اند. همچنین بخش اعظم این دریاچه به علت خشکسالی های اخیر خشک شده است. كارشناسان بر این باورند كه خشكسالی و برداشت بی‌رویه و غیر اصولی آب از مهمترین دلایل خشك شدن دریاچه پریشان می‌باشد.

 

 


دریاچه ارومیه

موقعیت: استان آذربایجان غربی

 


دریاچه ارومیه بزرگ‌ترین آبگیر دائمی آسیای غربی است که در شمال غرب فلات ایران قرار گرفته ‌است. وسعت این دریاچه۸۷۶ /۵۱ كیلومتر مربع است که حدود سه درصد مساحت کل کشور را دربر می‌گیرد. از نكات جالب درباره‌ این جاذبه طبیعی این است كه میزان نمک محلول در آب این دریاچه دو برابر اقیانوس‌ها است و به همین دلیل، هیچ ماهی و نرم‌تنی به جز گونه‌هایی از سخت‌پوستان در آن زندگی نمی‌کنند، آب آن هیچ‌وقت یخ نمی‌زند و شناگران نیز می‌توانند روی آن شناور بمانند.

دریاچه ارومیه 102 جزیره دارد كه البته برخی از آنها مانند جزیره كاظم داشی این روزها به یك كوه تبدیل شده‌اند. مدتی است كه ‌این دریاچه به دلیل پل میانگذر شهید كلانتری، احداث چاه‌های عمیق بسیار زیاد و غیرقانونی و ساخت سد روی رودخانه‌هایی كه دریاچه را تغذیه می‌كردند در خطر خشكسالی شدید قرار دارد.

دریاچه زریوار

موقعیت: استان كردستان


دریاچه آب شیرین زریوار یكی از مهم‌ترین دریاچه‌های غرب كشور است كه در سه كیلومتری مریوان قرار دارد. مساحت این دریاچه 720 هكتار است كه حداكثر شش متر عمق دارد. وجه‌ تسمیه‌ زریوار و زریبار كه‌ هر دو در منطقه‌ متداول‌ است‌، به‌ واژه‌ "زری" كه‌ در زبان‌ كردی‌ به‌ معنی‌ دریاچه‌ است‌، باز می‌گردد. پسوند "دار" و "بار" پسوند تشبیهی‌ و زریبار یا زریوار به‌ معنی‌ دریاچه‌وار است‌.

درباره‌ این‌ دریاچه‌ افسانه‌های‌ متعددی‌ وجود دارد كه‌ مشهورترین‌ آنها حکایت از وجود شهری‌ مدفون‌ در زیر آب‌های‌ دریاچه‌ دارد‌. در این دریاچه ماهی‌هایی چون سیاه ماهی خالدار، سیاه ماهی معمولی و عروس ماهی و همین طور 31 گونه پرنده بومی‌و مهاجر زندگی می‌كند. اگر به دریاچه زریوار سفر كردید، ماهی كباب‌هایی كه كنار این دریاچه پخته می‌شوند و قایقرانی روی آن به طور حتم خاطرات خوبی برای‌تان می‌سازند.


دریاچه اوان

موقعیت: استان قزوین


اگر روزی خواستید قلعه الموت را ببینید دریاچه اوان را از یاد نبرید. این دریاچه که بیش از 70 هزار متر مربع مساحت دارد، در ارتفاع هزار و 800 متری از سطح دریا واقع شده‌ و تنها از آب چشمه‌های زیرزمینی موجود در بستر دریاچه تغذیه و تنها بخش ناچیزی از آن هنگام بارندگی تامین می‌شود اما به صورت سطحی و کم. غلیان دائمی ‌آن باعث صافی و زلالی آب دریاچه شده ‌است.
عمیق‌ترین بخش اوان به 5/7 متر می‌رسد که در جنوب شرقی آن واقع شده ‌است البته برخی از مسئولان عمق دریاچه را بین یک تا 20 متر تخمین زده‌اند. از سرریز آب دریاچه نیز رود کوچکی تشکیل می‌شود که آب آن مورد استفاده کشاورزان روستاهای کوشک و آیین است. در تابستان این دریاچه محل ماهی‌گیری، آب‌تنی و قایقرانی و در پاییز، مأمن پرندگان مهاجر مانند قو، غاز، مرغابی و در زمستان با توجه به برودت هوا و یخ زدن سطح آن قابل اسکی‌سواری است.


دریاچه حوض سلطان

موقعیت: شمال قم

اغلب تورهای گردشگری كه برای دیدن كاشان و یا زیارت حضرت معصومه (س) به قم می‌روند،‌ سری هم به دریاچه آب شور حوض سلطان می‌زنند. دریاچه نمک حوض سلطان در ۴۰ کیلومتری شمال قم و به مساحت تقریبی ۲۴۰ کیلومتر مربع ‌است‌. وسعت و شکل دریاچه متناسب با ورود آب و میزان بارندگی آن درفصول مختلف سال متفاوت است. در مواقع بارندگی و ذوب برف‌های ارتفاعات اطراف، چون بر میزان آب ورودی افزوده می‌شود، وسعت آن زیاد و در غیر از این ایام، وسعت آن کم می‌شود. بدین ترتیب سطح آب دریاچه پیوسته در نوسان است. این دریاچه از دو چاله جدا از هم تشکیل شده ‌است.

چاله غربی به نام حوض سلطان و چاله شرقی به نام حوض مره‌ است که به‌وسیله یک آبراهه به هم وصل می‌شوند. رودهای متعددی به این دریاچه وارد می‌شوند که از اراضی شوره‌زار ونمکی اطراف عبور می‌کنند. حوض سلطان در سال ۱۸۸۳ میلادی و بر اثر ساخت جاده شوسه تهران قم تشکیل شد.


دریاچه ولشت

موقعیت: استان مازندران

دریاچه کوهستانی ولشت در کیلومتر 25 جاده چالوس کرج، شهر مرزن‌آباد واقع شده، دریاچه ولشت یکی از 10 دریاچه آب شیرین کشور است که در این منطقه واقع شده و محیط زیست مناسبی را برای پرندگان و آبزیان فراهم كرده است. گونه‌های گیاهی و جانوری کلاردشت نیز از دیگر ویژگی‌های آن هستند.

این دریاچه در ارتفاع یک هزار متری از سطح دریای خزر قرار دارد. مسیر دسترسی به آن از شهر چالوس و از طریق کندوان و محور ارتباطی چالوس به تهران آغاز و پس از طی 23 کیلومتر و بعد از پل کجور و گذر از سربالایی‌ها و پیچ‌های جنگل تا کنار دریاچه ادامه می‌یابد. حضور گردشگران بدون نظارت طی سال‌های گذشته طبیعت این منطقه آسیب‌پذیر و اکوسیستم طبیعی آن را دگرگون کرده است. از جمله ورود آلاینده‌های محیطی، حیات انواع آبزیان چون ماهی سفید، اردک ماهی، شاه کولی و حتی جلبک‌ها و پلانگتون‌ها را در معرض تهدید قرار می‌دهد.


دریاچه نِئور

موقعیت: مرز بین گیلان و اردبیل

دریاچه نِئور دریاچه‌ای ما بین شهر اردبیل و شهر خلخال در مرز بین استان گیلان و استان اردبیل است. این دریاچه در ۴۸ کیلومتری جنوب شرقی اردبیل به‌طرف خلخال در یکی از دره‌های کوهستان باغیرو و در ارتفاع ۲۵۰۰ متری از سطح دریا با مساحتی بالغ بر ۲۱۰ هکتار و عمق متوسط ۵ متر است.

پس از طی چهل کیلومتر از شهر اردبیل به سمت شهر خلخال به ده بودالالو می‌رسیم. سپس می‌بایست جاده‌ای به طول سیزده کیلومتر را به سمت بالای کوه طی کرده تا به دریاچه رسید. این دریاچه دارای نوعی ماهی به نام قزل‌آلای رنگین کمان می‌باشد. جاده کوهستانی برای رسیدن به این دریاچه آسفالت بوده، ولی جاده دور دریاچه خاکی می‌باشد. متأسفانه نزدیک به دو سال است که ماهی در دریاچه وجود ندارد.

ماهی‌های دریاچه نئور هر سال پیش از زمستان صید و جمع‌آوری می‌شوند زیرا در اثر یخ زدن دریاچه این ماهی‌ها نمی‌توانند در زمستان زنده بمانند و پس از زمستان دوباره ماهی‌های کوچک پرورشی در نئور رها می‌شوند. با بهره‌گیری از آب این دریاچه، تعدادی استخر پرورش ماهی نیز در پیرامون اردبیل درست شده‌ است.

دریاچه قله سبلان
موقعیت: استان اردبیل


سبلان، از کوه‌های مرتفع ایران است که در شمال غرب کشور و در استان اردبیل قرار دارد. سبلان سومین قله بلند ایران (پس از دماوند و علم‌کوه) و یک کوه آتشفشانی غیرفعال است. ارتفاع قله این کوه ۴۸۱۱ متر است و در بالای قله آن دریاچه کوچکی قرار دارد. سبلان به خاطر آبگرم‌های طبیعی دامنه کوه، طبیعت تابستانی زیبا و پیست اسکی آلوارس مورد توجه گردشگران است.

کوهستان سبلان از کانون های مهم آبگیر دائمی رودهای آذربایجان می باشد. دامنه های شمالی آن به دره رود قره سو و اهرچایی و دامنه های جنوبی آن به شاخه ها ی آجی چای منتهی می گردد. بنابراین سبلان بخش عمده ای از آب های حوضه رود ارس و دریاچه ارومیه را تامین می کند در دامنه های سبلان چشمه های فراوان آب گرم و آب سرد معدنی وجود دارد که در فصول مختلف مورد استفاده اهالی مشکین شهر و گردشگران قرار می گیرد. در بالای قله سبلان حفره ای وجود دارد که دهانه آتش فشان سبلان بوده است و امروزه به صورت دریاچه ای در فصل گرم ظاهر می شود.

 

 

قدرت کلمات

به جای فراموش نکنی؛ بگوییم : یادت باشه

به جای 
دستت درد نکنه؛ بگوییم : ممنون از محبتت، سلامت باشی

به جای 
ببخشید که مزاحمتان شدم؛ بگوییم : از اینکه وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم

به جای 
گرفتارم؛ بگوییم : ‌در فرصت مناسب کنار شما خواهم بود

به جای 
دروغ نگو؛ بگوییم : راست می گی؟ راستی؟

به جای 
قابل نداره؛ بگوییم : هدیه برای شما

به جای 
شکست خورده؛ بگوییم : با تجربه

به جای 
فقیر هستم؛‌ بگوییم : ثروت کمی دارم

به جای
 بدرد من نمی خورد؛ بگوییم : مناسب من نیست

به جای 
مشکل دارم؛ بگوییم : مسئله دارم

به جای 
جانم به لبم رسید؛ بگوییم : چندان هم راحت نبود

به جای 
مسئله ربطی به تو ندارد؛ بگوییم : مسئله را خودم حل می‌کنم

به جای 
من مریض و غمگین نیستم؛‌ بگوییم :‌ من سالم و با نشاط هستم

به جای 
زشت است؛ بگوییم :‌ قشنگ نیست

به جای 
چرا اذیت می‌کنی؛ بگوییم :‌ با این کار چه لذتی می‌بری

به جای 
غم آخرت باشد؛ بگوییم : شما را در شادی ها ببینم

به جای 
متنفرم؛ بگوییم : دوست ندارم

به جای 
دشوار است؛ بگوییم : آسان نیست

به جای جملاتی از جمله 
چقدر چاق شدی؟، چقدر لاغر شدی؟، چقدر خسته به نظر می‌آیی؟، چرا موهات را این قدر کوتاه کردی؟، چرا ریشت را بلند کردی؟، چراتوهمی؟، چرا رنگت پریده؟، چرا تلفن نکردی؟، چرا حال مرا نپرسیدی؟ 

بگوییم: 
سلام به روی ماهت، چقدر خوشحال شدم تو را دیدم، همیشه در قلب من هستی .

خورشیــــــد

مقدمه
خورشید ستاره‌ای است از ستارگان رشته اصلی که 5 میلیارد سال از عمرش می‌گذرد. این ستاره کروی شکل بوده و عمدتا از گازهای هیدروژن و هلیوم تشکیل شده است. وسعت این ستاره 1.4 میلیون کیلومتر (870000 مایل) است. جرم این ستاره 7 برابر جرم یک ستاره معمولی بوده و همچنین 750 برابر جرم تمام سیاراتی است که به دورش می‌چرخند. در هسته خورشید ، جرم توسط واکنشهای هسته‌ای تبدیل به تشعشعات الکترومغناطیسی که نوعی انرژی هستند، می‌شود. این انرژی به سمت بیرون تابانده شده و باعث درخشنگی خورشید می‌گردد. سایر اجسام آسمانی موجود در منظومه شمسی که توسط جاذبه خورشید در مدارهایشان قرار گرفته‌اند نیز گرمایشان را از این انرژی می‌گیرند.

 

  مواد تشکیل دهنده خورشید حالت گازی دارند، بنابراین خورشید محدوده دقیق و معینی نداشته و مواد اطراف آن بتدریج در فضا منتشر می‌شوند. اما چنین به نظر می‌رسد که خورشید لبه تیزی داشته باشد، چرا که بیشتر نوری که به زمین می‌رسد از یک لایه که چند صد کیلومتر ضخامت دارد ساطع می‌شود. این لایه فوتوسفر نام داشته و به عنوان سطح خورشید شناخته شده است. بالای سطح خورشید ، کروموسفر یا رنگین کره و هاله خورشیدی قرار دارند که با همدیگر جو خورشید را تشکیل می‌دهند.

مرکز خورشید مانند کوره‌ای هسته‌ای است با دمای 15 میلیون درجه سانتیگراد (27 میلیون درجه فارنهایت) که چگالی‌اش 160 برابر آب می‌باشد. تحت چنین شرایطی هسته‌های اتم هیدروژن باهم ترکیب شده و تبدیل به هسته‌های هلیووم می‌شوند. در این حین، 0.7 درصد جرم ترکیب شده ، تبدیل به انرژی می‌شود. از 590 میلیون تن هیدروژنی که در هر ثانیه در مرکز خورشید ترکیب می‌شوند، 3.9 میلیون تن به انرژی تبدیل می‌شود. این سوخت هیدروژنی ، تا 5 میلیارد سال دیگر دوام خواهد داشت. مسیر نامنظم 2 میلیون سال طول می‌کشد تا انرژی تولید شده در مرکز خورشید به سطح آن رسیده و بصورت نور و گرما تابش کند، سپس بعد از فقط 8 دقیقه ، این انرژی به زمین می‌رسد.

هنگامی که خورشید منبسط می شود تا تبدیل به یک غول سرخ شود، قطرش حدود 150برابر بزرگتر خواهد شد. گازهای منبسط شده و داغ، رنگ زرد و حرارت خود را از دست داده و قرمز رنگ و سرد خواهند شد. اما بخاطر بزرگتر شدن سطح خورشید،درخشندگی آن 1000برابر افزایش یافته و نور بیشتری ساطع خواهد کرد.

 

 

 
زبانه‌ها و شعله‌های خورشیدی
زبانه حلقوی در شکل پایین ، خطوط میدان مغناطیسی ، دو لکه خورشیدی را به هم متصل کرده است. در سال 1973 ، یک زبانه خورشیدی (سمت چپ تصویر) 000/588 کیلومتر (365.000 مایل) از سطح خورشید را پوشاند. اغلب فعالیتهای شدید خورشید در نزدیکی لکه‌های خورشیدی رخ می‌دهند. شعله‌های خورشیدی ، جرخه‌هایی از انرژی هستند که عمر چند ساعته دارند، این شعله‌ها هنگامی بوجود می‌آیند که مقدار زیادی انرژی مغناطیسی بطور ناگهانی آزاد شود. زبانه‌های خورشیدی ، فوارانهایی از گاز مشتعل هستند که ممکن است صدها هزار کیلومتر در فضا پیش بروند. میدان مغناطیسی خورشید می‌تواند زبانه‌های حلقوی را هفته‌ها در فضا پیش بروند معلق نگاه دارد.

 

 

باد خورشیدی
هاله (جو بیرونی) خورشید حاوی ذراتی است که انرژی کافی برای فرار از جاذبه خورشید را دارند. این ذرات بصورت مارپیچی با سرعتی معادل900 کیلومتر (560 مایل) در ثانیه از خورشید دور شده و باد خورشیدی را بوجود می‌آورند. این ذرات در همان مسیرهای میدان مغناطیسی خورشید حرکت می‌کنند و از آنجا که دارای بار الکتریکی هستند، منظومه شمسی را پر از جریانات الکتریکی می‌کنند. ناحیه فعالیتهای خورشیدی ، هلیوسفر (کره خورشیدی) نامیده می‌شود. باد خورشیدی در هر ثانیه حدود یک میلیون تن هیدروژن حورشید را از بین می‌برد. 100000 میلیارد سال طول خواهد کشید تا باد خورشیدی تمام جرم خورشید را در فضای بین سیاره‌ای پخش کند، اما طول عمر طبیعی خورشید فقط 10 میلیارد سال است.

 

چرخه‌ها و لکه‌های خورشیدی
حرکت وضعی خورشید باعث ایجاد میدان مغناطیسی می‌شود، مناطق استوایی خورشید سریعتر از مناطق قطبی آن چرخیده و این امر باعث می‌شود که خطوط میدان مغناطیسی درون خورشید حلقه بزنند. این خطوط در صورت خروج از سطح خورشید ، باعث فعالیتهای خورشیدی نظیر لکه‌های خورشیدی ، شعله‌ها و زبانه‌های خورشیدی می‌شوند. این فعالیتها ، بخصوص لکه‌های خورشیدی ، چرخه‌ای 11 ساله دارند.

مرگ خورشید
5 میلیارد سال بعد ، بیشتر هیدروژن موجود در هسته خورشید گداخته شده و صرف تهیه هلیوم خواهد شد. در آن زمان ، جاذبه باعث انقباض هسته شده و فشار ، دمای آنرا افزایش خواهد داد. هیدروژن شروع به سوختن در پوسته اطراف هسته خواهد کرد. انرژی حاصل از این گداخت هسته‌ای در پوسته ، باعث انبساط لایه‌های خارجی خواهد شد و سیارات عطارد و زهره را ذوب می‌کند و آنها را در بر می‌گیرد. انبساط خورشید تا مدار زمین متوقف شده و حرارتش تمام موجودات زنده را از بین می‌برد. بعد از آن خورشید تبدیل به یک غول سرخ می‌شود. سپس ، لایه‌های خارجی در فضا پخش شده و یک سحابی سیاره‌ای تشکیل خواهند داد. هسته نیز بصورت یک ستاره کوتوله سفید باقی مانده و بتدریج از بین خواهد رفت. پس می‌توان گفت که با فرا رسیدن مرگ خورشید ، مرگ زمین و تمام موجودات این سیاره فرا می‌رسد.

 

 ارتعاشات خورشیدی

  ارتعاشات خورشید مانند زنگیست که دائم در حال نواخته شدن است. خورشید در آن واحد بیشتر از ۱۰ میلیون درجه صوت مختلف ایجاد می کند. ارتعاشات گازهای خورشیدی از نظر مکانیکی شبیه به ارتعاشات هوا، که آنها را با نام امواج صوتی می شناسیم، می باشند. از این رو ستاره شناسان امواج خورشیدی را به رغم اینکه نمی شنویم، مانند امواج صوتی می دانند. سریعترین ارتعاش خورشیدی حدود ۲ دقیقه به طول می انجامد. مدت زمان یک ارتعاش مقدار زمان لازم برای کامل شدن یک حلقه یا سیکل از ارتعاش است. آرام ترین ارتعاشی که گوش انسان قادر به تشخیص آن می باشد مدت زمانی معادل ۲۰/۱ ثانیه دارد.

بیشتر امواج صوتی خورشید از “سلولهای حرارتی” موجود در توده های متراکم گاز در اعماق خورشید سرچشمه می گیرند. (*هوا دارای خاصیت ارتجاعی می‌باشد هنگامی که یک لایه از مولکولهای هوا به جلو رانده می‌شود، این لایه به نوبه خود لایه دیگری را به جلو می‌راند و خود به حال اول بر می‌گردد. لایه جدیدی نیز لایه دیگری را به جلو می‌راند و به همین ترتیب این عمل بارها و بارها تکرار می‌گردد تا انرژی به پایان برسد. این جابجایی مولکولها اگر بیش از ۱۶ مرتبه در ثانیه تکرار ‌گردد صدا بوجود می‌آید. هر رفت و برگشت لایه هوا یک سیکل نام دارد و تعداد سیکل در ثانیه تواتر یا بسامد یا فرکانس نامیده می‌شود).این سلولها انرژی را تا سطح خورشید بالا می آورند. بالا آمدن این سلولها مانند بالا آمدن بخار از آب در حال جوشیدن است. واژه سلولهای حرارتی به همین دلیل به آنها اطلاق می گردد. هنگامیکه سلولها بالا می آیند، سرد می شوند. آنگاه به درون خورشید جائیکه بالا آمدن از آنجا آغاز می شود باز می گردند. در هنگام سقوط و پائین رفتن سلولهای حرارتی ارتعاش شدیدی به وجود می آید. این ارتعاش باعث می شود که امواج صوتی از درون سلولها خارج شوند.

از آنجائیکه اتمسفر خورشید غلظت کمی دارد، امواج صوتی نمی توانند در آن به حرکت و جریان درآیند. در نتیجه، وقتی که یک موج به سطح می رسد مجددا به درون خورشید بر میگردد. بنابراین قسمت کوچکی از سطح خورشید حرکت تند و سریعی به بالا و پائین پیدا می کند. وقتی یک موج به درون خورشید سفر می کند، به سمت بالا و سطح آن خم می شود. مقدار انحنای موج بستگی به چگالی گازی که موج درون آن حرکت میکند و مواردی دیگر دارد. در نهایت، موج به سطح می رسد و دوباره به درون بر می گردد. این رفت و آمدها تا آنجا که موج انرژی خود را در گازهای پیرامون از دست بدهد، ادامه خواهد داشت.
امواجی که به عمیق ترین فاصله از سطح خورشید فرو می روند طولانی ترین مدت را دارند. برخی از این امواج تا هسته خورشید فرو می روند و مدتی معادل چندین ساعت دارند.

                                    مشخصات خورشید

فاصله متوسط تازمین

۱۴۹۵۹۷۸۷۰ کیلومتر 

زمان رسیدن نور از خورشید به زمین

۰۰۴/۴۹۹ ثانیه

اختلاف منظر خورشید

۱۹۴۱۴۸/۸ ثانیه قوسی

شعاع

۶۹۵۰۰۰کیلومتر یا ۱۰۹ برابر شعاع زمین

 

 

جرم

۹۸۹/۱ ضربدر ده بتوان ۳۰ کیلوگرم

سرعت فرار در رخشان کره

6178 کیلومتر در ثانیه

چگالی متوسط

109 کیلوگرم در متر مکعب

ثابت خورشیدی(انرژی دریافتی بر واحد سطح درثانیه در سطح زمین)

1366 وات بر متر مربع

درخشندگی(luminosity)

۸۲۷/۳ ضربدر ده بتوان ۳۳(ارگ بر ثانیه)

یا 8/3 ضربدر ده بتوان 23 کیلووات

قدر ظاهری

26.74-(600000 برابر درخشندگی ماه کامل)

قدر مطلق

4.83+

مقدار هیدروژن

92.1 درصد تعداد اتمها و70.68درصد وزنی

مقدار هلیم

7.8 درصد تعداد اتمها و 27.43 درصد وزنی

بقیه عناصر

0.1 درصد تعداد اتمها و1.89درصد وزنی

سن

4.566 میلیارد سال

زاویه محور چرخش با صفحه مدار زمین

۲۵/۷درجه

دمای سطحی

5775 درجه کلوین

دمای مرکز

۷/۱۵ میلیون درجه

سرعت چرخشی در استوا

7284 کیلومتر درساعت

دوره چرخش در استوا

۰۵/۲۵روز

دوره چرخش در عرض 16 درجه

25 روز و9 ساعت

چگالی در نواحی مرکزی

151300 کیلوگرم در متر مکعب

فسیل چیست؟

فسیل چیست؟

معناى لغوى فسیل عبارت است از چیزى که از حفارى به دست آمده باشد. به عبارت دیگر فسیل ها، اجساد و بقایا و آثار موجوداتى مى باشند که پس از مرگ در بین رسوبات دفن شده و همراه با آن ها تحت تاثیر پدیده سنگ شدگى ( دیاژنز ) قرار گرفته اند.

فسیل چیست؟

بنابراین فسیل ها انواع باقیمانده جانورى و گیاهى نظیر جسم حیوانات و استخوان هاى مربوط به آن ها، تنه گیاهان قدیمى و ساختمان شان، کرم هاى نرم، ستاره هاى دریایى و غیره ( از نقطه نظر تشریحى ) و آثار و مواد به جامانده از آن ها نظیر فضولات، مدفوعات، تخم ها ( آثار طبیعى ) و اثر لانه ها، آشیانه ها، رد پاها ( آثار مصنوعى ) را شامل مى شود و تمامى این ها به طور مستقیم توسط موجودات که در گذشته مى زیسته اند، به وجود آمده اند. بدین ترتیب براى آن که یک شى فسیل به حساب آید، بایستى بقایا و یا آثار فعالیت زیستى موجودات گذشته باشد.

 به طور کلى فسیل ها را به دو گروه تقسیم مى نمایند :

١. فسیل هاى اندامى

٢.  فسیل هاى اثری

فسیل چیست؟

منظور از فسیل هاى اندامى، بقایاى حقیقى موجودات زنده مى باشند که در حالات بسیار مساعد شکل آن ها با شکل موجود زنده اصلى اولیه کاملا تطبیق مى کند و تغییر زیادى در آن صورت نگرفته است. اما فسیل هاى اثرى علائم غیر مستقیم حیات هستند که توسط موجودات بر جاى گذاشته شده اند. جاى پاهاى دایناسور، اثرات ناشى از خزیدن تریلوبیت ها و سایر شواهد فرآیندهاى حیات همچون فضولات و مدفوعات که به صورت فسیل در آمده اند همگى جزء فسیل هاى اثرى محسوب مى گردند.

فسیل چیست؟

حال این سوال مطرح مى شود چه فسیل هایى را با ارزش مى خوانیم ؟

در جواب باید گفت فسیل هاى راهنما (Index Fossils). آن دسته از فسیل ها به این نام خوانده مى شوند که :

١. شناسایی آن ها آسان است

٢.  بسیار فراوانند

٣. داراى عمر کوتاه بوده اند

٤.  از گسترش جغرافیایى قابل توجهى برخوردارند

 
 

فصل چهارم ریاضی ششم

مقدمه

گاهی لازم است که اعداد را به صورت تقریبی بیان کنیم تا انجام محاسبه روی آن ها ساده تر شود در این صورت مقدار محاسبه شده با مقدار واقعی برابر نیست ولی به آن نزدیک است.به عنوان مثال اگر وزن امین 48/358 کیلو گرم باشد بهتر است بگوییم وزن او تقریبا 48 کیلوگرم است. یا اگر سن مهدی 14 سال و 3 ماه و 17 روز است بهتر است بگوییم سن او تقریبا 14 سال است. پس نتیجه میگیریم که در زندگی روزمره با موضوعاتی سر و کار داریم که از عددهای تقریبی به جای عددهای واقعی و دقیق استفاده میکنیم.(تمرین یک ص 80 کتاب درسی )

انواع تقریب زدن : تقریب زدن بر دو نوع است : قطع کردن – گرد کردن

روش قطع کردن : در این روش سمت راست تقریب یعنی آن عددهایی که ارزش مکانی آنها کم تر از تقریب داده شده است به صفر تبدیل می کنیم. ( تمرین 3 ص 80 کتاب درسی )

مثال : مقدار تقریبی عدد 4268/315با تقریب کم تر از 100 با روش قطع کردن چیست؟ برای بدست آوردن جواب همه ی اعدادی که کمتر از مرتبه ی صدگان هستند حذف می کنیم و بجای آنها صفر می گذاریم مثال :

4200 =4200/00=4268/315

توجه 1 : صفرهای بعد از ممیز تاثیری در عدد نداشته به همین دلیل می توان آنها را حذف کردمثال:    4200=4200/00

توجه 2 : صفرهای قبل از ممیز دارای ارزش هستند و نباید حذف کنیم.

روش تقریب زدن اعداد کسری به روش قطع کردن  و گرد کردن: ابتدا صورت کسر را بر مخرج کسر تقسیم می کنیم  - اگر تقسیم را تا یک رقم اعشار ادامه دهیم یعنی جواب را با تقریب کم تر از 0/1 بدست آورده ایم -  اگر تقسیم را تا 2 رقم اعشار ادامه دهیم یعنی جواب را با تقریب کم تر از 0/01 بدست آورده ایم -  اگر تقسیم را تا 3رقم اعشار ادامه دهیم یعنی جواب را با تقریب کم تر از 0/001 بدست آورده ایم.

روش گرد کردن:برای این که در استفاده از عددهای تقریبی خطای کم تری داشته باشیم و هم چنین مقدار تقریبی عدد به مقدار واقعی آن نزدیک تر باشد بهتر است از روش گرد کردن استفاده کنیم. در این روش ابتدا به رقم جلوی تقریب دقت می کنیم ، اگر این عدد بزرگتر ویا مساوی 5 (5،6،7،8،9) باشد یک رقم به رقم تقریب اضافه می کنیم و در غیر این صورت مانند روش قطع کردن رقم های جلوی تقریب را به صفر تبدیل می کنیم مثال :    3/8=3/76   ( تمرین 4 ص 80 کتاب درسی )

تفاوت بین قطع کردن و گرد کردن : درروش قطع کردن سرعت انجام محاسبات بیشتر است ولی در روش گرد کردن دقت انجام محاسبات بیشتر است . استفاده از این روش ها به اهمیت دقت یا سرعت محاسبات بستگی دارد.

توجه:اگر رقم سمت راست تقریب کم تر از5 باشد جواب به دست آمده با هردو روش قطع کردن و گرد کردن  مساوی می شود.

استفاده از تقریب در انجام عملیات : استفاده از عددهای تقریبی می تواند تصور خوبی از پاسخ عملیات مختلف به شما بدهد. بهتر است قبل از انجام عملیات پاسخ را تقریب بزنید. در صورتی که پاسخ عملیات شما با عدد تقریبی به دست آمده فاصله ی زیادی داشته باشد بهتر است دوباره راه حل خود را بررسی کنید تا دلیل این اختلاف و اشتباه خود را بیابید.

به طور خلاصه در قطع کردن به معانی زیر دقت شود :

- با تقریب کم تر از یک یعنی : تمامی اعداد و ارقامی که کمتر از مرتبه ی یکان قرار دارند ارزشی ندارند و ما آن ها را حذف می کنیم و به جای آن ها صفر می گذاریم.

- با تقریب کم تر از 10 یعنی : تمامی اعداد و ارقامی که کمتر از مرتبه ی دهگان قرار دارند ارزشی ندارند و ما آن ها را حذف می کنیم و به جای آن ها صفر می گذاریم.

- با تقریب کم تر از 100 یعنی : تمامی اعداد و ارقامی که کمتر از مرتبه ی صدگان قرار دارند ارزشی ندارند و ما آن ها را حذف می کنیم و به جای آن ها صفر می گذاریم.

- با تقریب کم تر از 1000 یعنی : تمامی اعداد و ارقامی که کمتر از مرتبه ی هزارگان قرار دارند ارزشی ندارند و ما آن ها را حذف می کنیم و به جای آن ها صفر می گذاریم.

- با تقریب کم تر از0/1 یعنی : تمامی اعداد و ارقامی که کمتر از مرتبه ی دهم قرار دارند ارزشی ندارند و ما آن ها را حذف می کنیم و به جای آن ها صفر می گذاریم.

- با تقریب کم تر از 0/01یعنی : تمامی اعداد و ارقامی که کمتر از مرتبه ی صدم قرار دارند ارزشی ندارند و ما آن ها را حذف می کنیم و به جای آن ها صفر می گذاریم.

- با تقریب کم تر از0/001یعنی : تمامی اعداد و ارقامی که کمتر از مرتبه ی هزارم قرار دارند ارزشی ندارند و ما آن ها را حذف می کنیم و به جای آن ها صفر می گذاریم.

توجه : در روش گرد کردن اگر عدد جلوی تقریب کم تر از 5 باشد مانند روش های بالا عمل می کنیم.

توجه : در روش گرد کردن اگر عدد جلوی تقریب بیش تر از 5 باشد یک تا به عدد تقریب اضافه می کنیم

فصل دوم ریاضی ششم

نمایش عددهای اعشاری: اعداد اعشاری اعدادی هستند که از دو قسمت صحیح و اعشاری تشکیل شده اند.مانند4/35 که قسمت صحیح آن  4و قسمت اعشاری آن 35 می باشد.

به کسرهایی که مخرج آن ها 10  یا 100  یا  1000  یا ...  باشد کسر اعشاری می گویند.

توجه : در عددهای اعشاری اولین رقم بعد از ممیز دهم ، دومین رقم صدم ، سومین رقم هزارم و... می گویند.

روش تبدیل کسر به عدد اعشاری :

 

حالت اول) برای تبدیل کسرهایی که مخرج آنها  10 یا 100 یا 1000 یا ... می باشد، ابتدا صورت کسر را نوشته و سپس به تعداد صفرهای مخرخ از سمت راست عدد ، جدا کرده و ممیز می زنیم.

 

حالت دوم) برای تبدیل کسرهایی که مخرج آنها  10 یا 100 یا 1000 یا ... نیست باید صورت ومخرج را در عددی ضرب کنیم تا مخرج کسر یکی از عددهای 10 یا 100 یا 1000 یا ... شود .

 

حالت سوم) اگر مخرج یک کسر به عددهای 10 یا 100 یا 1000 یا ...تبدیل نشد در این صورت باید صورت کسر را بر مخرجش تقسیم کنیم و خارج قسمت را تا یک رقم اعشار و یا بیشتر به دست آوریم.

 

روش مقایسه ی دو عدد اعشاری : ابتدا قسمت های صحیح را باهم مقایسه می کنیم، عددی بزرگ تر است که قسمت صحیح آن بزرگ تر باشد.  در صورت مساوی بودن قسمت های صحیح ،  قسمت های اعشاری آن ها را به ترتیب : به این صورت که ابتدا رقم های مرتبه ی دهم، سپس رقم های مرتبه ی صدم، سپس رقم های مرتبه ی هزارم ,… را باهم مقایسه می کنیم.

روش تبدیل عددهای اعشاری به کسر : ابتدا عدد را بدون ممیز در صورت کسر می نویسیم ، تعداد رقم های قسمت اعشار ، نشان دهنده ی تعداد صفرهای جلوی یک در مخرج است.

 توجه1 : اگر در عددهای اعشاری ، بعد از آخرین رقم اعشاری به تعداد دلخواه صفر بگذاریم عدد هیچ تغییری نمی کند. از این خاصیت در جمع و تفریق یا پیش روی در تقسیم اعشاری استفاده می کنیم.

مثال :      ... = 75/300= 75/30= 75/3

توجه 2 : توجه کنید اگر در بین رقم های یک عدد اعشاری صفر قرار دهیم عدد تغییر می کند به طور مثال عددهای 25/2  و  25/02برابر نیستند.

 

جمع اعداد اعشاری

در جمع اعداد اعشاری مراحل زیر را طی می کنیم:

1-بهتر است عدد بزرگتر را بالا قرار دهیم.

2-قسمت های صحیح را زیر هم می نویسیم یعنی : یکان زیر یکان، دهگان زیر دهگان و ...

3- ممیز را در زیر ممیز می نویسیم.

4-قسمت های اعشاری را زیر هم می نویسیم یعنی دهم زیر دهم، صدم زیر صدم و...

5- مانند جمع معمولی ، عمل جمع را انجام می دهیم.

 

تفریق اعداد اعشاری

تفریق اعداد اعشا

در تفریق اعداد اعشاری مراحل زیر را طی می کنیم:

1-باید حتما عدد بزرگتر را بالا قرار دهیم.

2-قسمت های صحیح را زیر هم می نویسیم یعنی : یکان زیر یکان، دهگان زیر دهگان و ...

3- ممیز را در زیر ممیز می نویسیم.

4-قسمت های اعشاری را زیر هم می نویسیم یعنی دهم زیر دهم، صدم زیر صدم و...

5- مانند تفریق معمولی ، عمل تفریق را انجام می دهیم.

 

ضرب اعداد اعشاری

برای ضرب اعداد اعشاری ، دو عدد را بدون در نظر گرفتن ممیز در زیر هم نوشته و عمل ضرب را انجام می دهیم سپس به تعداد رقم های اعشاری در حاصل ضرب از سمت راست به چپ رقم جدا کرده و ممیز می زنیم.

 

تقسیم اعداد اعشاری

تقسیم اعداد اعشاری بر دو نوع است: تقسیم اعشاری نوع اول – تقسیم اعشاری نوع دوم

تقسیم اعشاری نوع اول : یعنی مقسوم عدد اعشاری است ولی مقسوم علیه عدد صحیح.

تقسیم اعشاری نوع دوم : یعنی مقسو علیه عدد اعشاری می باشد.

روش حل تقسیم اعشاری نوع اول :

1-ابتدا از ممیز یک خط راست می کشیم . این خط نشان دهنده تمام ممیزهایی  است که در میان اعداد قرار می گیرد.

2-تقسیم را مانند تقسیم معمولی انجام می دهیم.

3-وقتی به ممیز رسیدیم در خارج قسمت ممیز میزنیم.

4-در پایان ، در باقیمانه ار روی خط، ممیز می زنیم.

 

روش حل تقسیم اعشاری نوع دوم

الف ) ابتدا باید مقسوم و مقسوم علیه را در 10 ویا 100 ویا 1000 ویا... ضرب کنیم. تا ممیز مقسوم علیه از بین برود و سپس تقسیم را انجام می دهیم.

توجه : (اگر مقسوم علیه یک رقم اعشار داشته باشد در 10 ضرب می کنیم- اگر مقسوم علیه دو رقم اعشار داشته باشد در 100 ضرب می کنیم ... )

ب ) در پایان کار باقیمانده را بر عددی که مقسوم و مقسوم علیه ضرب کردیم تقسیم می کنیم.

 

 

نمایش عدد اعشاری روی محور : برای نشان دادن یک عدد اعشاری روی محور ، به ترتیب مراحل زیر را در نظر می گیریم :

1-   محور اعداد را رسم می کنیم.

2-   هر واحد را با توجه به قسمت اعشاری به ( 10 یا 100 یا .. ) قسمت مساوی تقسیم می کنیم مثلا اگر دهم باشد هر واحد را به 10 قسمت مساوی تقسیم می کنیم.

روی قسمت های تقسیم شده، قسمت اعشاری را مشخص می کنیم.

فصل سوم ریاضی ششم

مقدمه

فاصله ی دو نقطه : فاصله ی دو نقطه طول پاره خطی است که دو نقطه را به هم وصل می کند.(تمرین 3 ص 60 کتاب)

فاصله ی نقطه تا خط : کوتاه ترین فاصله ی یک نقطه تا یک خط ، طول خطی است که از آن نقطه بر خط عمود می شود.(تمرین 4 ص 60 کتاب)

تعریف نیم ساز : نیم ساز خطی است که از راس زاویه می گذرد و زاویه را به دو قسمت مساوی تقسیم می کند.

توجه :فاصله ی هر نقطه روی نیمساز یک زاویه از دو ضلع آن زاویه به یک فاصله است.

انواع مثلث :

1-مثلث متساوی الاضلاع : مثلثی است که سه ضلع و سه زاویه ی مساوی دارد. و اندازه ی هر سه زاویه آن 60 درجه است.

2-مثلث متساوی الساقین : مثلثی که دو ضلع (دوساق)مساوی دارد.و دو زاویه ی مجاور آن دو ضلع برابرند.

3-مثلث قائم الزاویه : مثلثی که یک زاویه ی قائمه (90 درجه ) دارد. به ضلع روبرو به زاویه ی قائمهوتر می کویند.

4-مثلث قائم الزاویه ی متساوی الساقین : مثلثی که یک زاویه ی قائمه دارد و دو ضلع زاویه ی قائمه ی آن برابرند.

5-ملث مختلف الاضلاع : اندازه ی ضلع های آن باهم فرق دارند.

ارتفاع خارجی :در مثلث مختلف الاضلاعی که یک زاویه ی باز دارد یک ارتفاع خارجی وجود دارد.

توجه : مجموع زاویه های داخلی هر مثلث 180 درجه می باشد.

ارتفاع مثلث : پاره خطی است که از یک راس ، عمود بر ضلع روبرو رسم می شود.

توجه : در هر مثلث ، اندازه ی پاره خطی که وسط های دو ضلع یک مثلث را به هم وصل می کند نصف ضلع سوم است. (تمرین 2 ص 48 کتاب درسی)

 

روی یک نیم خط یک نقطه بگذاریم 2 نیم خط به دست می آید

                                    اگر روی یک نیم خط 2 نقطه بگذاریم 4 نیم خط به دست می آید

                                   اگر روی یک نیم خط 3 نقطه بگذاریم 6 نیم خط به دست می آید

                                   اگر روی یک نیم خط 4 نقطه بگذاریم 8 نیم خط به دست می آید

                                   اگر روی یک نیم خط 5 نقطه بگذاریم 10 نیم خط به دست می آید

دقت شود با روش بالا تعداد نیم خط  ها به دست می آید نه تعداد پاره خط ها.

××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

اندازه گیری زاویه :

-وسیله ی اندازه گیری زاویه نقاله نام دارد.

-واحد استاندارد اندازه گیری زاویه درجه نام دارد.

-یک درجه برابر  ( یک ، سیصدو شصتم )  یک دایره ی کامل است. به عبارت دیگر اگر یک دایره ی کامل را به 360 قسمت مساوی تقسیم کنیم هر قسمت آن یک درجه است.

-معنای زاویه : هر زاویه از دو نیم خط تشکیل شده است ، به نقطه ی مشترک این دونیم خط راس زاویه می گویند ، و به هر یک از این دو نیم خط ضلع زاویه می گویند.

روش اندازه گیری زاویه با نقاله : (تمرین 5 ص 60 کتاب)

 نقطه ی شروع (صفر) نقاله را روی نقطه ی مشترک دو ضلع زاویه(راس زاویه) قرار می دهیم دقت کنیم که یک ضلع زاویه و خط شروع نقاله بر هم منطبق باشند. ضلع دیگر زاویه بر روی نقاله نشانگر اندازه ی زاویه می باشد.

توجه : برای محاسبه ی مجموع زاویه های چند ضلعی ها ، چندتا از قطر های چند ضلعی را طوری رسم کنیم که همدیگر را قطع نکنند و شکل نیز به چند مثلث تبدیل شود حالا با ضرب تعداد مثلث ها در 180 درجه، مجموع زاویه های آن چند ضلعی به دست می آید. (تمرین 4 ص 59 کتاب درسی شش ضلعی)

-ص 55 کتاب درسی تمرین 4 : اگر یک خط مورب دوخط موازی را قطع کند زاویه های مشخص شده روی شکل همیشه باهم برابر هستند.

-ص 55 کتاب درسی تمرین 5 : همه ی زاویه هایی که راس آن ها روی دایره قرار داشته باشند و روبروی یک کمان از دایره باشند باهم مساوی هستند.

انواع زاویه: زاویه ی رست یا قائمه که اندازه ی آن 90 درجه است.- زاویه ی تند که اندازه ی آن کمتر از 90 درجه است. – زاویه ی باز که اندازه ی آن بیشتر از 90 درجه است. زاویه ی نیم صفحه که اندازه ی آن 180 درجه است.

-زاویه های متقابل به راس: اگر دو خط همدیگر را قطع کنند 4 زاویه به دست می آید که دو به دو برابر هستند این زاویه ها را متقابل به راس می گویند.

ویژگی های دو زاویه ی متقابل به راس:             (تمرین 6 ص 60 کتاب درسی)

1-دو زاویه ی متقابل به راس همیشه مساوی هستند.

2- راس آن ها روی هم قرار دارند.یعنی راس دو زاویه باید بر هم منطبق باشد.

3- ضلع هر یک  در ادامه ی ضلع زاویه ی دیگر است.

دو زاویه ی متمم و مکمل :            (تمرین 7 ص 60 کتاب درسی)

دو زاویه ی متمم :به دو زاویه ای که مجموع آن ها 90 درجه باشد دو زاویه ی متمم می گویند. مانند دوزاویه 20 درجه و 70 درجه .                 90=20+70                                  

دو زاویه ی مکمل : به هر دو زاویه ای که مجموع آن ها 180 درجه باشد دو زاویه ی مکمل می گویند. مانند دو زاویه ی 130 درجه و 50 درجه.           180=50+130

تبدیل واحد :  (تمرین یک ص 60 کتاب و تو ضیح ص 44 کتاب درسی)

برای تبدیل واحد های کوچک به بزرگ از ضرب در 10 ، 100 ، 1000 و... استفاده می کنیم و برای تبدیل واحدهای بزرگ به کوچک از تقسیم عدد بر 10 ، 100 ، 1000 و ..... استفاده می کنیم.                 سانتی متر210 = 1/2 متر

خلاصه فصل اول ریاضی ششم

معنی کسر  :  هرگاه از یک واحد کامل، جزیی از آن ، مورد نظر باشد، آن را به صورت کسر نمایش می دهیم.

 هر کسر از سه قسمت تشکیل شده است : صورت، مخرج و خط کسری

کسر مساوی با صفر :  هر کسری که صورت آن صفر باشد مساوی صفر است.

کسر کو چک تر از واحد : کسری که صورت آن از مخرجش کوچک تر باشد کسر کوچک تر از واحد می گویند.                

کسر بزرگ تر از واحد : کسری که صورت آن از مخرجش بزرگ تر باشد کسر بزرگ تر از واحد می گویند.                     

کسر واحد : کسری که صورت و مخرج آن مساوی باشند کسر واحد می گویند. کسر واحد همیشه مساوی یک است.                    

عدد مخلوط : اگر صورت کسر از مخرج بزرگ تر باشد، یعنی چند واحد کامل و جزئی از آن مورد نظر باشد باید آن را به صورت عدد مخلوط نشان دهیم.                     

روش تبدیل کسر به عدد مخلوط : اگر کسر بزرگ تر از واحد باشد، (صورت از مخرج بزرگ تر باشد) برای به دست آوردن تعداد واحد های کامل و کسری از واحد کامل، صورت کسر را بر مخرج آن تقسیم می کنیم. خارج قسمت را در عدد صحیح  ، و باقی مانده را در صورت ، و مخرج همان قبلی است.

توجه : صورت کسر را بر مخرج آن تقسیم می کنیم. خارج قسمت را در عدد صحیح  ، و باقی مانده را در صورت ، و مخرج همان مخرج قبلی می باشد.

نمایش کسر روی محور اعداد : در محور هر واحد را به اندازه ی مخرج کسر تقسیم بندی می کنیم و عدد مورد نظر را روی محور نشان می دهیم.

توجه : مخرج هر کسر نشان می دهد که هر واحد را به چند قسمت مساوی تقسیم می کنیم.

کسرهای مساوی : اگر صورت ومخرج کسری را در عدد طبیعی بزرگ تر از یک ضرب کنیم ، کسر مساوی با آن به دست می آید.          

روش مقایسه ی کسرها :

حالت اول : در کسرهایی که مخرج آن ها مساوی اند، کسری بزرگ تر است که صورت آن بزرگ تر باشد.

حالت دوم : در کسرهایی که صورت آن ها مساوی اند، کسری بزرگ تر است که مخرج آن کوچک تر باشد.

حالت سوم : برای مقایسه کسرهایی که نه صورت های برابر و نه مخرج های برابر دارند باید هر دو کسررا هم مخرج نماییم بعد صورت هر کدام بزرگ تر باشد آن کسر بزرگ تر است.

حالت چهارم : مقایسه عددهای مخلوط : در مقایسه عددهای مخلوط ابتدا قسمت های صحیح، سپس قسمت های کسری را باهم مقایسه می کنیم.

ساده کردن کسرها :

روش اول:صورت ومخرج کسر رابه صورت حاصل ضرب دو عدد می نویسیم.اگرکسر ساده شدنی

باشد،عدد مشترک در صورت و مخرج راحذف می کنیم تا کسری مساوی با آن به دست آید.

روش دوم:برای ساده کردن کسرکافی است که صورت ومخرج آن را هم زمان بریک عدد طبیعی تقسیم کنیم واین عمل راتا جایی ادامه دهیم که که دیگر صورت و مخرج به طور مشترک بر هیچ عددی قابل قسمت نباشند به این ترتیب کسر به ساده ترین صورت ممکن تبدیل می شود.

توجه 1 : اگر صورت و مخرج کسری را بر هر عدد طبیعی بزرگ تر از یک تقسیم کنیم. کسر مساوی با آن به دست می آید.

توجه 2 : در ساده کردن کسرها هر چه صورت و مخرج را بر عدد های بزرگ تری تقسیم کنیم، ساده کردن سریع تر انجام می شود.                                                             

جمع و تفریق کسرها :

به طور کلی شرط لازم برای جمع یا تفریق چند کسرآن است که کسرها هم مخرج باشند. وقتی مخرج ها یکی باشد، یکی از آن ها را نوشته و صورت ها را با توجه به علامت بین کسر ها جمع یا کم می کنیم.

توجه : در جمع وتفریق عددهای مخلوط، ابتدا قسمت های صحیح و سپس قسمت های کسری را باهم جمع یا تفریق می کنیم.

 ضرب اعداد مخلوط : به طور کلی برای ضرب اعداد مخلوط، ابتدا باید آن ها را به کسر تبدیل کنیم  پس از ساده کردن صورت ها با مخرج ها، حاصل ضرب را به دست می آوریم.

   تقسیم کسرها : برای انجام تقسیم دو کسر ابتدا تقسیم را به ضرب تبدیل می نماییم، به این ترتیب که کسر اول را نوشته و به جای علامت تقسیم ضرب می گذاریم و معکوس کسر دوم را می نویسیم وبعد صورت را به صورت و مخرج را به مخرج ضرب می کنیم.

جمع و تفریق کسرها به کمک محور:

1-    ابتدا محور را رسم کرده و به اندازه ی مخرج کسر، واحدها را تقسیم بندی می کنیم.

2-    اگر مخرج ها برابر نباشند مخرج مشترک گرفته سپس محور را تقسیم بندی می کنیم.

3-    روی محور اولین کسر را با خط نمایش می دهیم.

4-    در جمع به اندازه ی کسر دوم از انتهای کسر اول جلو می رویم نقطه ی به دست آمده جواب سوال است.

 در تفریق به اندازه ی کسر دوم از انتهای کسر اول به سمت صفر محور برمی گردیم تا جواب به دست آید.

قالب شعری

* غـــــزل :

در لغت به معنی عشق بازی و گفتن سخن عاشقانه است غزل های اولیه ی زبان فارسی تا حدود قرن هشتم از لحاظ موضوع تقریبا عاشقانه بودند ، اما از آن پس ، موضوعات مختلف به محدوده ی غزل وارد شد ، چنان که در دوران معاصر، موضوعات سیاسی هم در حدی وسیع در غزل راه یافته است . امروزه غزل و قصیده ، تفاوت مهمی جز در تعداد ابیات ندارند . در مورد تعداد ابیات غزل ، نظریات متفاوتی وجود دارد ،ولی بیشتر تعداد ابیات بین پنج تا پانزده بیت را با وضع قافیه ای که گفته خواهد شد را غزل دانسته اند و از 16 بیت به بالا را قصیده می شمارند البته غزل های بیش از 15 بیت هم گاه گاهی دیده می شود ، اما شکل معمول آن بین 5 تا 15 بیت است . در غزل ، رعایت یک موضوع خاص و واحد ، شرط نیست ؛ یعنی ، می توان در یک غزل ، چند نکته ی جداگانه را مطرح کرد .

در مورد غزل نمی توان استاد واحدی را به عنوان بهترین نام برد ، اما می توانیم چند نفر را در هر مسیر به

عنوان شاعران برگزیده نام برد . که از آن جمله اند:

شیخ مصلح الدین سعدی = غزل عاشقانه

جلال الدین محمد مولوی = غزل کاملا عارفانه   

شمس الدین محمد حافظ = غزل عرفانی ، اجتماعی      

  صائب تبریزی = غزل به شیوه ی سبک هندی

فرخی یزدی = غزل اجتماعی – سیاسی

*مثنــوی:

شعری است که اولا ، تمام ابیاتش مصرع است ،یعنی ،در مصرع اول و دوم تمامی بیت ها قافیه وجود دارد ، ثانیا ، قافیه ی هر بیتی مستقل است و با بقیه ی بیت ها ی دیگر تفاوت دارد . از این رو ، هر تعداد که بخواهیم ، قافیه برای ادبیات پیدا می شود ، زیرا کلمات قافیه عوض می شوند و بدین ترتیب ، هیچ گونه کمبود قافیه پیش نمی آید و می توان هزاران بیت شعر سرود و حتی اشکالی ندارد که قافیه اشکالی ندارد که قافیه های یک بیت را پس از چند بیت بعد ، دوباره به کار ببریم . به همین دلیل ، داستان ها ، حماسه ها و اغلب مطالب طولانی به صورت مثنوی سروده شده است .حداقل مثنوی 2 بیت است ، اما حداکثر آن هیچ محدودیتی ندارد .

- حماسه ها : شاهنامه ی فردوسی ، گر شاسپ نامه ی اسدی توسی

- داستانهای عاشقانه یا عارفانه : خمسه یا پنج گنج نظامی گنجوی . هفت اورنگ جامی .

کتابهای تعلیمی عرفانی و اخلاقی : حدیقة الحقیقه ی سنایی ، گلشن راز شبستری ، مثنوی مولوی ، اسرار نامه ، الهی نامه ، منطق الطیر و مصیبت نامه عطار، و بوستان سعدی.

* قصیــــده :

شعری است که از لحاظ شکل و قافیه مانند غزل ؛ یعنی ،قافیه ها در مصراع اول و مصراع های زوج می آید و در آن معمولا یک قصد معین ، یعنی ، یک موضوع واحد محور سخن قرار می گیرد و از این جهت با غزل تفاوت دارد ، چون در غزل ،موضوع واحد ، شرط نیست . تفاوت قطعی غزل با قصیده در ابیات آن هاست ، زیرا غزل بین 5 تا 15 بیت است ، اما قصیده ، حد اقل شانزده بیت است و حد اکثر آن آزاد است . و تا بیش از 220 در قصاید خاقانی دیده می شود .بدیهی است که در باره ی شماره ی ابیات قصیده ، نظریات دیگری نیز وجود دارد ، اما امروزه بهترین راه شناخت قصیده نسبت به غزل ، شماره ی ابیات آن است که اگر از 16 بگذرد ، قصیده است.

سرایندگان قصیده :

قرن 4 = رودکی 

قرن 5= ناصر خسرو

قرن 6= انوری ابیوردی ، خاقانی شروانی ، سید حسن غزنوی و سنایی غزنوی

قرن 7= سعدی

دوره ی معاصر= ملک الشعرا ، محمد تقی بهار

*قطـــعه :

شعری است که هیچ یک از ابیاتش مصَرّع نیست ؛ یعنی، قافیه هایش فقط در مصراع های زوج قرار دارد .نام قطعه را به این سبب به این نوع شعر داده اند که گویی قطعه ای از غزل یا قصیده را از میان آن بریده باشند ، چون قافیه غزل و قصیده فقط در آخر بیت هاست مگر نخستین که هر دو بیت هایش دارای قافیه است . حداقل ابیات آن 2 بیت است اما حداکثر آن مشخص نشده است ؛ معمولا حد اکثر قافیه زیاد نیست.در قطعه ، غالبا موضوعات اخلاقی و اجتماعی مطرح می شود ، اما موضوع معینی ندارد .

سرایندگان قطعه :

ابن یمن فریومدی در قر ن8 بهترین سراینده ی قطعه شناخته شده است و سپس به ترتیب انوری ابیوردی قرن 6 و پروین اعتصامی (معاصر) جای دارند .

* چهار پــــاره :

از جهت شکل ظاهری ، یک چهار پاره ، ترکیبی است از چندین قسمت که هر کدام دو بیت باشند با وزن یکسان و در هر بخش از جهت شکل قافیه ، کاملا شبیه یک قطعه باشد ، یعنی ، قافیه هایش فقط در آخر بیتها قرار می گیرد و قافیه ی هر دو بیت مستقل و با بقیه ی دو بیت ها تفاوت دارد . تنها تفاوت یک چهار پاره با مجموعه ای از چندین قطعه دارای دو بیت ، در این است که دو بیت های چهار پاره از جهت موضوع ، به هم مربوط و در دنباله یکدیگر هستند ، اما هر قطعه باید موضوعی مستقل داشته باشد 0 چهار پاره در دوران معاصر ابداع شده است و محدودیتی در تعداد دو بیت ندارد .

* ربـــاعی و دو بیتی :

این دو نوع شعر از جهت شکل ظاهر ، شباهت های بسیاری با هم دارند . قافیه های هر دو در مصراع های 1،2و 4 قرار دارد و در مصراع سوم ، بسته به اختیار شاعر است ؛ یعنی، حق دارد که قافیه را در هر چهار مصرع هم رعایت کند . در هر رباعی یا دو بیتی ، یک موضوع کاملا مستقل مطرح می شود .

فرمول های ریاضی

یک ضلع × خودش = مساحت مربع

یک ضلع × 4 = محیط مربع

طول × عرض = مساحت مستطیل

 (طول + عرض) = محیط مستطیل

2 ÷ (قاعده × ارتفاع) = مساحت مثلث

مجموع سه ضلع = محیط مثلث

نصف ارتفاع × (قاعده بزرگ + قاعده کوچک) = مساحت ذوزنقه

مجموع 4 ضلع = محیط ذوزنقه

 (قطر بزرگ × قطر کوچک) = مساحت لوزی

یک ضلع × 4 = محیط لوزی

ارتفاع × قاعده = مساحت متوازی الاضلاع

مجموع دو ضلع متوالی × 2 = محیط متوازی الاضلاع

عدد پی × مجذور شعاع = مساحت دایره

14/3 × شعاع × شعاع

14/3 × قطر = محیط دایره

  مساحت کره

چهار ×عدد پی × مجذور شعاع = مساحت کره

حجم کره

  عدد پی × شعاع به توان 3 = حجم کره

14/3 × (نصف قطر کوچک × نصف قطر بزرگ) = مساحت بیضی

یک ضلع × تعداد اضلاع = محیط چند ضلعی منتظم

طول یال × مساحت یک وجه = حجم مکعب

ارتفاع × عرض × طول = حجم مکعب مستطیل

ارتفاع × قاعده = حجم مکعب

ارتفاع هرم × مساحت قاعده هرم = حجم هرم

ارتفاع × مساحت قاعده = حجم استوانه

ارتفاع × محیط قاعده = مساحت جانبی

سطح دو قاعده + مساحت جانبی = سطح کل استوانه

مجموع مساحت سطوح جانبی  = مساحت جانبی منشور

مجموع مساحت دو قاعده + مجموع مساحت سطوح جانبی = مساحت کلی منشور

ارتفاع  × مساحت قاعده = حجم مخروط

امار واحتمال

آمار (statistics): علم آمار ، علم جمع آوری اطلاعات عددی و بررسی آن هاست.

داده (datam): در علم آمار ، اطلاعات عددی بدست آمده را داده می نامیم.

جدول داه ها (data table): جدولی است که در آن اطلاعات بدست آمده را به صورت منظم می نویسند.

 

مثال: از دانش آموزان یک کلاس 40 نفری پرسیده شد که از بین ورزشهای فوتبال ، بسکتبال ، تنیس و والیبال به کدام یک بیشتر علاقه دارید؟ نتایج زیر بدست آمده بسکتبال 8 نفر ، فوتبال 14 نفر ، تنیس 12 نفر ، والیبال 6 نفر. می خواهیم جدول داده ها را رسم کنیم.

 

نام ورزش

تعداد دانش آموزان

بسکتبال

8

فوتبال

14

تنیس

12

والیبال

6

 

نمودار چیست؟

رنه دکارت ریاضی دان فرانسوی که در قرن 17 میلادی می زیست نخستین کسی بود که نمودار را به کار برد، نمودار نقشه یا طرحی است که با خطوط ، ارقام ، محور ها و دایره ها مطالبی را به ما بیان می کند . آمارگران برای آن که پیام یا مطلبی را به ساده ترین صورت بیان نمایند از نمودارهای مختلف مانند نمودار میله ای ، نمودار خط شکسته ، نمودار تصویری و نمودار دایره ای استفاده می کنند.

گلبول های سفید

گویچه‌های سفید (لوکوسیت‌ها) یا گلبول‌های سفید از یاخته‌های خون هستند. گویچه‌های سفید بخشی از دستگاه ایمنی بدن هستند و بدن را از بیماری‌های عفونی محافظت می‌کنند. لوکوسیت‌ها بر خلاف اریتروسیت‌هاهسته‌دار و متحرک هستند. در انسان بالغ گویچه‌های سفید در مغز استخوان جناغ و لگن خاصره ساخته می‌شوند (در کودکان مضافا در استخوان لوله‌ای دست‌ها) و در خون آزاد می‌شوند. گویچه‌های سفید سپس در لوزهها، طحال، مغز استخوان، غدد لنفاوی و تیموس "می‌آموزند" که دقیقا چه نوع وظیفه دفاعی به عهده دارند و چه چیزهایی خودی و چه چیزهایی غیر خودی (دشمن) محسوب می‌شوند.

انواع گلبول سفید

لوکوسیت‌ها بر اساس حضور یا عدم حضور گرانول‌های اختصاصی در سیتوپلاسم خود به دو دسته گرانولوسیت‌هاآگرانولوسیت‌ها (بدون دانه‌ها) تقسیم می‌شوند.گرانولوسیت‌ها بر اساس رنگ‌پذیری گرانول‌های اختصاصی به سه دسته نوتروفیل‌ها، ائوزینوفیل‌ها و بازوفیل‌ها تقسیم می‌گردند. آگرانولوسیت‌ها به دو دسته لنفوسیتها و مونوسیتها تقسیم می‌شوند.

انواع گرانولوسیت‌ها

نوتروفیل‌ها  : نوتروفیلها بیش از ۶۰% گلبول‌های سفید خون را تشکیل می‌دهند ودارای هسته لبوله ( چند لوبه ) می‌باشند، توانائی بیگانه خواری (فاگوسیتوز) دارند. سیتوپلاسم این سلول دارای گرانول‌های بسیار ظریف صورتی کم رنگ می‌باشد. نوتروفیلها در عفونت‌های حاد مانند بیماریهای عفونی و آپاندیسیت حاد درخون افزایش می‌یابند .

 

ائوزینوفیل‌ها  : یا اسیدوفیل‌ها حدود ۵% از گلبول سفید خون را تشکیل می‌دهند ودارای هسته دو لوبه است. سیتوپلاسم سلول حاوی دانه‌های نارنجی فراوان است.تعداد ائوزینوفیل‌ها در بیماریهای ازدیاد حساسیتی وعفونت‌های انگلی درخون افزایش می‌یابد.

 

بازوفیل‌ها : کمترین درصد گلبولهای سفید (۱%) در یک گسترش خونی را دارند . بازوفیل‌ها دارای دانه‌های درشت آبی تیره در سیتوپلاسم خود هستند.این دانه‌ها حاوی مواد متعددی مانند هیستامین، پروتئوگلیکان ( مانندهپارین و کندروایتین ) و آنزیمهای پروتئولیتیک (مانند الاستاز و لیزوفسفولیپاز ) هستند که نقش مهمی در واکنشهای التهابی دارند.آزاد شدن هیستامین در خون باعث ایجاد علائم حساسیت (آلرژی) ازجمله التهاب، قرمزی، خارش و مخصوصا کهیر می‌گردد.

 

انواع آگرانولوسیت‌ها

 

آگرانولوسیت‌ها : در سیتوپلاسم این نوع گلبول‌های سفید دانه وجود ندارند. مثل : لنفوسیتها و مونوسیتها. لنفوسیتها خود به دو نوع اصلی B و T تقسیم می‌شوند که در ساخت آنتی بادی و فاگوسیتوز نقش دارند.

 


 
 

تعداد گلبولهای سفید

 

میزان طبیعی گلبولهای سفید ۴۵۰۰ الی ۱۰۰۰۰ گلبول سفید در هر میکرولیتر(LCM) است. لکوپنی یا پایین آمدن گلبولهای سفید که در موارد زیر ایجاد می‌شود: نارسایی مغز استخوان( برای مثال ناشی از عفونت، تومور)، بیماریهای واسکولار-کلاژنی ( مثل لوپوس )، بیماریهای کبدی و طحال و رادیوتراپی .

 

لکوسیتوز یا بالا رفتن گلبولهای سفید که در موارد زیر دیده می‌شود:بیماریهای عفونی و برخی سرطانهای خونی

 

فرمول ها

مساحت مـــربع = یـــک ضلع × خـــودش

محیــط مـــربــــع = یک ضلع × 4

2) مساحت مسـتطیـــــــل = طـول × عـرض 
محیط مستطیل = ( طول + عرض) × 2
3) مساحت مثلث = ( قاعده × ارتــــــفاع ) ÷ 2 
محیط مثلث = مجموع سه ضلع
4) مساحت مثلث متساوی الاضلاع = ( قاعده × ارتفاع ) ÷ 2 
محیط مثلث متساوی الاضلاع = یک ضلع × 3
5) مساحت مثلث متساوی الساقین = ( قاعده × ارتفاع ) ÷ 2 
محیط مثلث متساوی الساقین= مجموع سه ضلع
6) مساحت مثلث قائم الزاویه = ( قاعده × ارتفاع ) ÷ 2 
محیط مثلث قائم الزاویه = مجموع سه ضلع
7) مساحت ذوزنقه = ( قاعده بزرگ + قاعده کوچک ) × ارتفاع ÷  2
محیط ذوزنقه = مجموع چهار ضلع
8) مساحت لوزی = ( قطر بزرگ × قطر کوچک ) ÷ 2 
محیط لوزی = یک ضلع × 4
9) مساحت متوازی الاضلاع = قاعده × ارتفاع 
محیط متوازی الاضلاع = مجموع دو ضلع متوالی × 2
10) مساحت دایره = عدد پی ( 3/14 ) × شعاع × شعاع 
محیط دایره = عدد پی ( 3/14 ) × قطر
11) مساحت کره = 4 × 3/14 × شعاع به توان دو 
حجم کره = چهار سوم × 3/14 × شعاع به توان سه
12) مساحت بیضی = (نصف قطر بزرگ × نصف قطر کوچک ) × 3/14 
13 ) محیط چند ضلعی منتظم = یک ضلع × تعداد اضلاعش
14 ) حجم مکعب مستطیل = طـول × عـرض × ارتفاع 
حجم مکعب مربع = قاعده × ارتفاع ( طول یال×مساحت یک وجه)
15 ) حجم هرم = مساحت قاعده ی هرم × ارتفاع هرم× یک سوم 
16) مساحت جانبی استوانه = محیط قاعده × ارتفاع   حجم استوانه = مساحت قاعده × ارتفاع
سطح کل استوانه = سطح دو قاعده + مساحت جانبی ( مساحت مجموع دو قاعده + ارتفاع × پیرامون قاعده )
17) مساحت جانبی منشور = مجموع مساحت سطوح جانبی 
مساحت کلی منشور = مجموع مساحت دو قاعده + مجموع مساحت سطوح جانبی
18) حجم مخروط = مساحت قاعده × یک سوم × ارتفاع

20نکته تست زدن

.قبل از شروع تست زنی به تطبیق سوالات پرسشنامه و پاسخ نامه (از نظر الف ب یا 1 - 2 و جهت خانه ها ) و چپ چین یا راست چین بودن آن ها  توجه نمایید .   

2.در هنگام تست زدن صورت سوال را کامل خوانده و به نکات کلیدی توجه کرد.

3. زمانی که مشغول پاسخ دادن به یک سوال هستید ، فقط به همان سوال فکر کنید و در فکر سوال بعدی و قبلی نباشید .

4. اگر در جلسه آزمون پاسخ سوال یا سوالهایی را نمی دانستید ، مضطرب و مایوس نشوید . مطمئن باشید که اکثر داوطلبان هم مثل شما پاسخ این سوال را نمی دانند وقرار نیست که شما به تمام سوالات یک درس پاسخ دهید.

5.بهترین روش غلبه بر آزمون تستی ای که نمره منفی دارد استفاده از روش زیر به ترتیب ارائه شده می باشد . الف) آنچه را که میدانید بزنید .   ب) آنچه را که به یاد می آورید را بزنید. ج)آنچه را نمی دانید نزنید

6.اشتباه در محاسبات عددی  ریاضی معمولا نتیجه شتاب وعدم تمرکز است . پس شتابتان را کنترل کنید وتمرکز تان را افزایش دهید.

7.بهتر است زمان تست زنی در منزل را از زمان استاندار کوتاهتر در نظر بگیرید تا به آزمون حقیقی شباهت بیشتری پیدا کند( و زمان تست زنی را برای درس های ساده تر، کم تر کنید )

8. همیشه بهترین منابع برای داوطلبان ،تست های  سال های گذشته است اما چون امسال سال اول پایه ششم است بهترین منبع سوالات موجود در وب خودمان است که از بسیاری از معلمین توانمند کشوری برداشت شده است .

9.به یاد داشته باشید هیچ گاه قبل از یادگیری مناسب از تست استفاده نکنید.

10.گاهی با اندکی فکر کردن متوجه میشوید پاسخ سوال را نمی دانید در آن صورت بلافاصله کنار آن سوال علامت (- ) گذاشته و از آن عبور کنید وبه هیچ وجه روی آن متوقف نشوید تا زمان را مدیریت نمایید و درصورت اضافه آوردن وقت به سوال مربوطه بازگردید .

11 . همان طور که تست زدن را تمرین می کنید تست نادرست را نزدن را هم تمرین کنید تا نمره منفی نگیرید .

12 . یکی از مشکلات دانش آموزان ششم عدم آشنایی با پاسخ نامه است همانطور که د رجلساتمان گفتم در پاسخ نامه های تهیه شده تست بزنید تا با پاسخ نامه بیگانه نباشید .

13 .یکی دیگر از مشکلات تست زدن دانش آموزان ابتدایی پاک کردن ناقص جواب و زدن خانه دیگر است که کامپیوتر این تست را غلط در نظر می گیرد پس دوست خوبم تا جای ممکن تستی را پاک نکنید . و خانه پر شده را کامل پر کنید که مورد قبول کامپیوتر مصحح باشد .

14.بر نگردید ! تجربه نشان داده است اکثر کسانی که پس از انتخاب پاسخ تست ، بر می گردند و دوباره گزینه های آن را بررسی و دست کاری می کنند یا با اشتباه و خطا مواجه می شوند . در صورتی که هیچ دلیلی برای باز گشت و اصلاح تست وجود ندارد ، به این کار اقدام نکنید

15. در جلسه امتحان از اتود(مدادنوکی) استفاده نکنید و از مداد b4  یا مدادی که پر رنگ ونرم باشد استفاده کنید وچند مداد با خود داشته باشید در آزمون فرصت تراش کردن نیست .

16 . به نکات گفته شده در کلاس ها توجه داشته باشید .

17. از جواب دادن شانسی پرهیز کنید .

18. هر 10 تست یک بار شماره تست را با شماره پاسخنامه کنترل کنید

19 .به کلمات کلیدی گزینه ها توجه کنید مثل کدامیک درست است، کدام درست نیست، چه نامیده می‌شود، چگونه است، کدام مهمتر است، کدام نادرست است، کمترین، بیشترین، حداکثر، حداقل، مقایسه کنید و ....

20.یک توصیه مهم برای افزایش مهارت تست زنی در آزمون این است که در یک ماه پایانی هر روز یک نمونه از سوالات مشابه را علامت زده و بعد پاسخ های خود را مرور کنید .این کار علاوه بر تاثیرمثبت در تست زنی ،در رفع اشکالات درسی ،کنترل و تنظیم زمان ،آشنایی با تستهای مهم بسیار موثر خواهدبود .  

دانستنی ریاضی ابتدایی

ك كیلوگرم =1000 گرم

· برای تبدیل كیلوگرم به گرم عدد مربوطه را در 1000 ضرب می كنیم.

· برای تبدیل گرم به كیلوگرم عدد مربوطه رابر 1000 تقسیم می كنیم.

یك متر = 100 سانتی متر

· برای تبدیل متر به سانتی متر عدد مربوطه را در 100 ضرب می كنیم.

· برای تبدیل سانتی متر به متر عدد مربوطه را بر 100 تقسیم می كنیم.

یك متر = 1000 میلی متر

· برای تبدیل متر به میلی متر عدد مربوطه را در 1000 ضرب می كنیم.

· برای تبدیل میلی متر به متر عدد مربوطه را بر 1000 تقسیم می كنیم.

یك سانتی متر = 10 میلی متر

· برای تبدیل سانتی متر به میلی متر عدد مربوطه را در 10 ضرب می كنیم.

· برای تبدیل میلی متر به سانتی متر عدد مربوطه را بر 10 تقسیم می كنیم.

یك هكتار = 10000 متر مربع

· برای تبدیل هكتار به مترمربع عدد مربوطه را در 10000 ضرب می كنیم.

· برای تبدیل مترمربع به هكتار عدد مربوطه را بر 10000 تقسیم می كنیم.

یك كیلومتر = 1000 متر

· برای تبدیل كیلومتربه متر عدد مربوطه را در 1000 ضرب می كنیم.

· برای تبدیل متر به كیلومتر عدد مربوطه رابر 1000 تقسیم می كنیم.

یك لیتر =1000 سی سی

· برای تبدیل لیتر به سی سی عدد مربوطه را در 1000 ضرب می كنیم.

· برای تبدیل سی سی به لیتر عدد مربوطه رابر 1000 تقسیم می كنیم.

یك لیتر = 1000 سانتی متر مكعب

· برای تبدیل لیتر به سانتی متر مكعب عدد مربوطه را در 1000 ضرب می كنیم.

· برای تبدیل سانتی متر مكعب به لیتر عدد مربوطه رابر 1000 تقسیم می كنیم.

یك سی سی = 30 قطره

· برای تبدیل سی سی به قطره عدد مربوطه را در 30 ضرب می كنیم.

· برای تبدیل قطره به سی سی عدد مربوطه رابر 30 تقسیم می كنیم.

یك مترمكعب = 1000 لیتر

· برای تبدیل متر مكعب به لیتر عدد مربوطه را در 1000 ضرب می كنیم.

· برای تبدیل لیتر به متر مكعب عدد مربوطه رابر 1000 تقسیم می كنیم.

یك مترمكعب=1000000 سانتی متر مكعب

· برای تبدیل متر مكعب به سانتی متر مكعب عدد مربوطه را در 1000000 ضرب می كنیم.

· برای تبدیل سانتی متر مكعب به متر مكعب عدد مربوطه رابر 1000000 تقسیم می كنیم.

یك كیلو متر مربع=1000000 متر مربع

· برای تبدیل كیلو متر مربع به متر مربع عدد مربوطه را در 1000000 ضرب می كنیم.

· برای تبدیل متر مربع به كیلو متر مربع عدد مربوطه رابر 1000000 تقسیم می كنیم.

یك كیلو متر مربع=100 هكتار

· برای تبدیل كیلو متر مربع به هكتار عدد مربوطه را در 100 ضرب می كنیم.

· برای تبدیل هكتار به كیلو متر مربع عدد مربوطه رابر 100 تقسیم می

مقیاس و اندازه گیری

مقیاس طول:

یک متر=10دسیمتر=100سانتیمتر=1000میلیمتر

اضعا ف متر:

ذرع=104سانتیمتر

دکامتر=10متر=1000سانتیمتر

هکتو متر=10دکامتر=100متر

کیلومتر=10هکتومتر=1000متر

اجزا متر:

سانتیمتر =10میلی متر=یک صدم متر

دسیمتر=100میلیمتر=10سانتیمتر=یک دهم متر

میلیمتر =یک دهم سانتی متر =یک هزارم متر

میل جدید جغرافیایی=7420متر

میل انگلیسی=36اینچ=14/9سانتی متر=878/0 ذرع

اینچ انگلیسی=54/2سانتی متر

یارد=90سانتیمتر=3فوت

3فوت=1یارد=90سانتی متر

میل دریایی بین المللی =01/1852متر(یک میل دریایی در یک ساعت برابر یگ گره دریایی سرعت است)

یک درجه از خط استوا مساوی با 15میل جغرافیایی و برابر با 300/111 کیلو متر است

مقیاس سطح:

سانتیمتر مربع=100میلیمتر مربع

دسیمتر مربع=100سانتیمتر مربع

متر مربع=10000سانتیمتر مربع

آر=100متر مربع

جریب=1000ذرع

هکتار=100آر=10000متر مربع

کیلومتر مربع=100هکتار=1000000متر مربع

یارد مربع=836/0 متر مربع

اینچ مربع=51/6 سانتیمتر مربع

مقیاس حجم:

سانتی مترمکعب=1000میلیمترمکعب

دسیمتر مکعب=100سانتیمتر مکعب=1000000میلیمتر مکعب

متر مکعب = یک استر= 1000دسیمتر مکعب =1000000000میلیمتر مکعب

اینچ مکعب = 386/16 سانتیمتر مکعب

یارد مکعب = 764/0متر مکعب

حجم مایعات:

سانتی لیتر=10میلی لیتر

دسی لیتر =10سانتی لیتر= 100میلی لیتر

لیتر =10دسی لیتر= 100 سانتی لیتر= 1000میلی لیتر

دکا لیتر =10لیتر= 100دسی لیتر

هکتو لیتر= 10 دکا لیتر =100 لیتر

کیلو لیتر= 10هکتولیتر= 1000لیتر

یک بشکه= 919/4 هکتو لیتر

یک لیتر معادل با حجم یک کیلوگرم آب خالص در شرایط استاندارد میباشد واین حجم تقریبا معادل 1000 سانتیمترمکعب ویا یک دسی متر مکعب است

متر مکعب = 10هکتولیتر =1000 لیتر

مقیاس وزن:

واحد وزن  عبارت از گرم است که معادل با وزن یک سانتیمتر مکعب آب مقطر 4 درجه سانتیگراد حرارت در خلا میباشد

سانتی گرم =10 میلی گرم

دسی گرم = 10 سانتی گرم= 100میلی گرم

گرم = 10دسی گرم = 1000 میلی گرم

دکا گرم =10 گرم

هکتو گرم = 10 دکا گرم=100گرم

کیلو گرم= 10هکتو گرم = 1000گرم

تن= 1000کیلو گرم

یک لیتر آب = یک کیلو گرم

یک لیور فرانسه = 5/497 گرم = تقریبا نیم کیلو

یک پوند انگلیسی = 16 انس انگلیسی = 6/453 گرم

هندردویت انگلیسی =112 پوند

هندردویت آمریکایی = 100 پوند

اوزان و مقیاسها در ایران:

یک خروار = 64000مثقال =96/296کیلو گرم =100من سقط

یک من سقط = 640 مثقال =9696/2 کیلو گرم = 4 چارک = 40 سیر

یک چارک =160 مثقال=4/742 گرم = ده سیر

یک سیر = 16مثقال = 24/74گرم

یک مثقال = 64/4 گرم =24 نخود

یک نخود = 1933/0 گرم = 4 گندم

یک ری = 2560 مثقال =8784/11کیلو گرم = 4 من سقط

یک من شاهی = 1280مثقال = 9392/5 کیلو گرم = 2 من سقط

یک پوط = 3520 مثقال = 3328/16 کیلو گرم = 5/5 سقط

یک قیراط = 9/205 گرم

 مقیاسها و روابط بین آنها:

متر = 100 سانتیمتر= 28/3فوت = 96/0ذرع

کیلو متر= 1000 متر = 3280 فوت = 960 ذرع

ذرع = 104 سانتیمتر = 16 گره = 32 بهر

یارد = 914/0 متر =36 اینچ

اینچ = 54/2 سانتیمتر = 83/0 فوت

فوت = 12 اینچ = 305/0 متر

فرسنگ = 6000 ذرع = 6 کیلومتر

میل انگلیسی = 3پا =36 اینچ = 4/91 سانتی متر

هکتار = 10000 متر مربع = جریب = 47/2 ایگر

ایگر = 404/0 هکتار = 4048 متر مربع

لیتر = 1000 سانتیمتر مکعب = یک کیلو گرم آب

گرم =43/15 گرین = تقریبا 5 نخود

کیلو گرم = 1000 گرم = 2/2 پوند = تقریبا یک سو م من تبریز

من شیراز= 720مثقال = 45 سیر

بخش پذیری

حاصل تقسیم صفر بر هر عددی برابر صفر است.

-    حاصل تقسیم هر عددی بر صفر تعریف نشده یا می توان گفت بی نهایت است.

-    اعدادی بر 2 بخش پذیر هستند که یکان آنها زوج باشد.

-    اعدادی بر 3 بخش پذیر هستند که مجموعشان بر 3 قابل تقسیم باشد.

-    اعدادی بر 4 بخش پذیر هستند که دو رقم آخر آنها بر 4 قابل تقسیم باشد.

-       هر عددی که مضربی از 100 باشد بر 4 قابل تقسیم است. 

-    اعدادی بر 5 بخش پذیر هستند که رقم یکان آنها 0 یا 5 باشد.

-    اعدادی بر 6 بخش پذیر هستند که بر 2 و 3 قابل تقسیم باشند.

-    اعدادی بر 8  بخش پذیرند که مضربی از 1000  و یا 3 رقم آخر آن بر 8 قابل تقسیم باشد.

-    اعدادی بر 9 قابل تقسیم هستند که مجموعشان بر 9 قابل تقسیم باشد.

-    عددی بر 10 قابل تقسیم است که رقم آخر آن صفر باشد.

-   عددی بر 11 قابل تقسیم است که اگر ارقام آن عدد را به ترتیب از چپ به راست یکی در میان منها و جمع کنیم، حاصل صفر یا مضربی از 11 باشد.

-   اعدادی بر 12 قابل تقسیم هستند که بر 3 و 4 قابل تقسیم باشند.

-    اعدادی بر 14 قابل تقسیم هستند که بر 7 و 2 قابل تقسیم باشند.

-   اعدادی بر 15 قابل تقسیم هستند که بر 3 و 5 قابل تقسیم باشند.

شناساگرها

مواد آلی که در محیط های مختلف رنگ های متفاوتی را ایجاد می کندکه با توجه به تغییر نگ می توان ماده را شناسایی کرد.

از شناساگر ها برای تشخیص اسید ها و بازها نیز استفاده می شود.

تذکر : هرگز نباید برای شناسایی یک ماده شیمیایی آن را چشید.

1 . کاغذ تورنسل

کاغذ تورنسل آبی در محلول اسیدی به رنگ قرمز در می آید و در محیط یا محلول بازی بدون تغییر باقی می ماند.

کاغذ تورنسل قرمز در محلول بازی آبی می شود و در محلول یا محیط اسیدی بدون تغییر است.

 همچین کاغذ تورنسل های آبی و قرمز در محلول خنثی بدون تغییر رنگ  است.

  2 . محلول لیتموس

در صورتی که کاغذ تورنسل به صورت محلول استفاده شود به آن محلول لیتموس می گویند که در محیط اسیدی به رنگ قرمز در می آید و در محلول بازی آبی می شود . همچین کاغذ لیتموس در محلول خنثی بنفش است.

  3 . برموتیمول بلو

برموتیمول بلو در محیط اسیدی زرد و در محیط بازی آبی می شود.

  4 . فنول فتالئین

فنول فتالئین در محلول اسیدی و خنثی بی رنگ است ولی درمحلول بازی به رنگ ارغوانی در می آید.

  5. متیل اورانژ یا هلیانتین :

رنگ کاغذ متیل اورانژ(نارنجی ) در محلول اسیدی سرخ و درمحلول بازی زردکم رنگ (به صورت شطرنجی) و در محلول خنثی نیز بدون تغییر نارنجی خواهد بود.

خودتان شناساگر بسازید

برای تهیه شناساگر می توانید مقداری کلم بنفش را خرد کنید و در آب گرم حرارت دهید. محلول بنفش حاصل را پس از صاف کردن ، خنک نموده و از آن به عنوان شناساگر اسید ها و بازها استفاده کنید.

این محلول در محیط اسیدی به رنگ قرمز ودر محیط بازی به رنگ سبز در می آید و همچنین در محیط خنثی تغییر رنگ نمی دهد.

چه نوعی کاغذی قابل بازیافت است؟

 چه نوعی کاغذی قابل بازیافت است؟

مقواو مواد مقوایی شامل بسته بندی های مواد غذایی خشک، قوطی های کاغذی,روزنامه

 و کاغذهای باکیفیت تر ( مثل دفترچه ها، کاغذ کپی، سربرگ‌ها و پاکتها ) همه قابل بازیافت

هستند. انواع متفاوت کاغذ مثل کاغذ روزنامه یا کاغذ سفید مرغوب در ستونهای مجزا دسته بندی

 می‌شوند چون روش فرآیند متفاوتی دارند. مرکز بازیافت تقریبا همه چیزهای کاغذی را که

 پوشش پلاستیکی نداشته باشند، با جوهر چاپ نشده باشند یا خاکی و آلوده به مواد غذایی

 نشده باشند، بازیافت می‌کند.

کتاب های با جلد گالینگور,چعبه های پیتزا وهم چنین سایر جعبه های نگهداری مواد غذایی

 که به مواد غذایی آغشته شده اند, دستمال و حوله های کاغذی و...به دلیل آلودگی غیر قابل

باز یافت هستند.

برای بازیافت کاغذ، آن را به قطعات کوچک ریز کرده و با آب مخلوط می‌کنند.
 
بعد آن قدر هم می‌زنند تا خمیر کاغذ به دست می‌آید سپس آن را روی صفحه ای می‌ریزند
 
 تا بیشتر آبش بخار شود. در آخر چوب یا الیاف کاغذ باقی می‌ماند و بین غلتک‌ها فشرده
 
و آبگیری می‌شود. این ماده بعد، با خشک کن بخار، خشک می‌شود.
 
 محصول به دست آمده کاغذ بازیافتی است .

ویژگی فلزات

 

ويژگی های مهم فلز ها

1

 

رسانای الکتریسیته و گرما هستند( مس )

2

 

چگالی زیاد دارند

3

 

تمام فلزات به جز جیوه در حرارت معمولی جامد اند

4

 

مولکول های تمام فلزات در حالت بخار تک اتمی هستند

5

 

جلا پذیر اند چکش خوارند خاصیت تورق و مفتول شدن دارند

6

 

در تجزیه الکتریکی فلزات به قطب منفی می روند

7

 

از ترکیب فلزات با اکسیژن اکسید هایی حاصل می شود که خاصیت بازی دارند

8

 

بیشتر فلزات در اسید های معدنی حل می شوند و نمک را بوجود می آورند

9

 

فلزات با هیدروژن ترکیب نمی شوند

10

 

سطح براق و درخشنده ای دارند.

11

 

نقطه ی ذوب و جوش بالایی دارند.

سوالات درس4 علوم ششم

   سوالات درس 4 علوم تجربی ششم ابتدایی ( سفر به اعماق زمین )

 

1 . بهترین راه برای به دست آوردن اطلاعات از درون زمین چیست ؟ ج : مطالعه ی امواج لرزه ای

2 . چند مورد از لرزش اجسام را نام ببرید . ج : لرزش تلفن همراه ، لرزش آب به دلیل انداختن سنگ درون آن ، لرزش شیشه های خانه بر اثر عبور کامیون از کوچه و خیابان ، لرزش شیشه ها بر اثر رعد و برق ، ایجاد لرزش بر اثر کندن خیابان توسط درل صنعتی و ...

3 . امواج لرزه ای را تعریف کنید . ج : به امواجی که در اثر شکستن ناگهانی سنگ های درون زمین در اثر زمین لرزه ایجاد می شوند ، امواج لرزه ای می گویند .

4 . آیا می دانید امواج لرزه ای چگونه از سنگ های مختلف عبور می کنند ؟ ج : امواج لرزه ای حرکت ارتعاشی دارند که دارای انرژی هست و با توجه به نوع سنگ ها و جنس آن ها با سرعت های مختلف از سنگ های درون زمین عبور می کنند .

5 . سرعت عبور امواج لرزه ای از سنگ های مختلف زمین چگونه است ؟ ج : امواج لرزه ای درون زمین ، از سنگ های سخت و متراکم ، تند تر و از سنگ های نرم و کم تراکم ، کند تر عبور می کنند .

6 . دانشمندان چگونه به ویژگی های لایه های درونی زمین پی می برند ؟ ج : با استفاده از سرعت امواج لرزه ای در بخش های مختلف درون زمین

7 . مواد تشکیل دهنده ی زمین به چه حالاتی هستند ؟ ج : در برخی از قسمت ها حالت شکننده و در بعضی جاها حالت خمیری دارند .

8 . سه لایه ی زمین را نام ببرید . ج : پوسته ، گوشته و هسته

9 . تقسیم بندی سه لایه ای زمین بر چه اساسی بوده است ؟ ج : بر اساس ترکیب شیمیایی و جنس مواد تشکیل دهنده ی لایه ها

10 . لایه های زمین بر اساس حالت مواد تشکیل دهنده ( جامد ، مایع و خمیری ) به چند بخش تقسیم می شوند ؟ نام ببرید . ج : به پنج بخش : 1 ـ سنگ کره 2 ـ خمیر کره 3 ـ گوشته ی زیرین 4 ـ هسته ی خارجی 5 ـ هسته ی داخلی

11 . سنگ کره چه ویژگی هایی دارد ؟ ج : این بخش شامل پوسته و قسمت جامد بالایی گوشته است . ضخامت این بخش حدود 100 کیلو متر است و روی قسمت خمیر کره حرکت می کند .

12 . ویژگی های خمیر کره را بیان کنید . ج : این بخش حالت خمیری دارد و از زیر سنگ کره شروع می شود و تا عمق 350 کیلو متری ادامه دارد . منشأ بیش تر آتش فشان ها و زمین لرزه ها مر بوط به این قسمت است .

13 . خصوصیات گوشته ی زیرین چیست ؟ ج : این بخش که حالت جامد دارد ، از زیر خمیر کره تا ابتدای هسته ی خارجی ادامه دارد .

14 . هسته ی خارجی چگونه است ؟ ج: این بخش حالت مایع دارد و از گوشته ی زیرین تا هسته ی داخلی ادامه دارد .

15 . هسته ی داخلی به چه صورت است ؟ ج : این بخش حالت جامد دارد و مرکز زمین را تشکیل می دهد .

16 . دانشمندان چگونه پی بردند که هسته ی خارجی حالت مایع و هسته ی داخلی حالت جامد دارد ؟ ج : با استفاده از اختلاف سرعت امواج لرزه ای در حالت های مختلف مواد تشکیل دهنده ی هسته ی زمین

17 . سنگ کره در قسمت خشکی ضخیم تر است یا در قسمت دریاها ؟ ج : در خشکی ها

 18 .حرکت قطعات سنگ کره بر روی خمیر کره باعث پیدایش کدام پدیده ها می شود ؟ ج : 1 ـ زلزله 2 ـ آتش فشان 3 ـ پوسته ی جدید 4 ـ پیدایش کوه 5 ـ پیدایش دره و گودال 6 ـ پیدایش جزیره 

اتشفشان

در طول تاریخ زمین شناسی نسبتا بدون تغییر باقی مانده و در ایجاد، تحول و تکامل پوسته و گوشته زمین نقش اساسی داشته و دارد.
تولید مواد آتش فشانی و پدیده های مؤثر در ایجاد آتشفشان از دوره پرکامبرین تا عهد حاضر تغییر چندانی نداشته است و آنچه در این راستا تغییر کرده است، نوع دانسته ها، چگونگی اندیشیدن و نحوه بهره گیری از آنهاست.آتشفشانها پدیده های جهانی هستند و در سایر کرات منظومه شمسی به ویژه سیارات مشابه زمین یک پدیده عادی محسوب می شود و آتشفشان بی شک در کیهان نیز رخ می دهد.
همچنین پوشش سطحی ماه اغلب با سنگ های آتشفشانی پوشیده شده است و بارزترین ارتفاعات مریخ توسط آتش فشانها ساخته شده است.
فوران های فومرولی در برخی کرات مانند قمر آیو در سیاره مشتری یک پدیده عادی می باشد. زبانه های آتش و لکه های خورشیدی را جدا از ماهیتشان، می توان نوعی فوران آتش فشانی در خورشید تلقی نمود.
علم آتشفشان شناسی به مباحث نحوه تشکیل و تحول ماگما، چگونگی جابجایی و حرکت انواع مواد، گدازه ها و ماگماها و نیز تحولات آنها در اتاقک های ماگمایی، چگونگی فعالیت آتش فشان ها و گسترش مواد آتشفشانی در سطح زمین، چگونگی تحول مواد آتشفشانی و ... اشاره می کند. علم آتشفشان شناسی از برخی علوم زمین چون پترولوژی ، تکتونیک جهانی، ژئوشیمی، چینه شناسی ، رسوب شناسی ، ژئوفیزیک ، کیهان شناسی و برخی دیگر از علوم تجربی مانند شیمی، فیزیک ، آمار و ریاضی کمک می گیرند.
آتشفشانها دستگاههایی هستند که سطح زمین را با مناطق درونی زمین ، یعنی جایی که بر اثر بالا بودن دما ، سنگها به صورت مذاب‌اند، مربوط می‌کند و از آن گدازه‌های آتشفشانی ، مواد آذر آواری و گازها خارج می‌شود. هنگامی که مواد مذاب به سطح زمین می‌رسند. غالبا برجستگیها و اشکال خاصی ایجاد می‌کنند. در بسیاری از آتشفشانها ، فعالیت به یکباره به اتمام نمی‌رسد و در اکثر موارد ، مراحل خروج مواد یا مراحل فعالیت آتشفشانها با مراحل آرامش توام است. مرحله آرامش یک آتشفشان ، که ممکن است بسیار طولانی هم باشد، به نام مرحله خاموشی آتشفشان نامیده می‌شود (مانند مرحله فعلی سهند).
در بعضی از آتشفشانها مرحله خاموشی ممکن است دائمی باشد، اما این امر نسبی است. اصطلاح آتشفشان معمولا تصوری از کوه مخروطی را در خاط تجسم می‌کند که قله آن شکل قیف مانند داشته و دهانه آتششان در داخل آن قرار دارد و معمولا از آن دودهای غلیظ و رنگی خارج می‌شود. بسیاری از محققین سعی کرده‌اند برای فعالیتهای آتشفشانی که به صور مختلف انجام می‌پذیرد، نظم و ترتیب قائل شده و آنها را رده‌بندی نماید. انواع فعالیتهای آتشفشانی بر اساس اهمیت مواد خارج شده به قرار زیر است:

فورانهای اصلی

معمولا تحت عنوان فوران اصلی از مراحل تشکیل یک آتشفشان جدید صحبت می‌شود. این فورانها را نمی‌توان از فورانهایی که دودکش مسدود دارند مجزا نمود. ولی می‌توان ادعا کرد که در فورانهای اصلی دودکش جدید حاصل می‌شود در حالی که در فورانهای گازی فقط دودکش قدیمی دوباره باز می‌گردد از نظر توصیفی مراحل تولید یک آتشفشان به شرح زیر است:
اول خاکهای محل دهانه بر اثر انفجار به اطراف پراکنه می‌شود. این عمل با لرزشهای موضعی شدید همراه است. بعد فوران گاز شروع می‌گردد که آبهای زیرزمینی و گل را به خارج پرتاب می‌کند و پس از باز شدن دودکش آغاز می‌گردد که قطعات سنگ با شدت به اطراف پراکنده می‌شود و برش خاصی تولید می‌کند که به آن برش حفر دودکش می‌گویند. و به این ترتیب آتشفشان متولد می‌شود و تمام آتشفشانهایی که در قرن اخیر فعالیت نموده‌اند در مجاورت آتشفشانهای قدیمی تولید شده‌اند.

فورانهای گازی

فوران گازی انفجاری ممکن است دهانه مسدود آتشفشان را باز نماید و یا قله آن را به خارج پرتاب کند. در حالی که فاقد هرگونه گدازه است. نمی‌توانیم منشا گازهایی را که سبب انفجار می‌شوند با اطمینان تعیین کنیم، زیرا انفجار ممکن است مربوط به خروج گازهای ماگمایی یا مربوط به آبهای زیرزمینی باشد که بر اثر گرما تبخیر گردیده‌اند. فورانهای گازی غالبا در آتشفشانهای نیمه خاموشی که دهانه مسدود دارند، حاصل می‌شود. فورانهای مزبور بوسیله دانا (Dana) نیمه ولکانیک ، بوسیله موکالی اولتراولکانیک و بوسیله فون‌ولف فوران غیر‌مستقیم نامگذاری گردید. از بین گازها هم بخار آب دارای اهمیت فوق‌العاده است.

فورانهای آبدار

درحالت کلی هنگامی که سفره‌های آبدار زیرزمینی در مجاورت ستونهای ماگمایی قرار گیرد، آب آن گرم و به بخار تبدیل می‌شود. افزایش فشار باعث انفجار مخزن بخار می‌گردد و در این حالت از فورانهای آبدار صحبت می‌شود. این قبیل فورانها انفجاری‌‌اند و به همین دلیل به آنها انفجار آبدار می‌گویند. مآرهای بازالتی به این طریق بوجود می‌آیند. انفجار آبدار دارای انواع متفاوتی به شرح زیر است:

نوع اول

یکی از انفجارهای آبدار شناخته شده مربوط به ناحیه گوگردزایی پما‌تانگ‌باتا در سوماتر در سال 1933 است. در ناحیه مزبور ، دو هفته قبل از فوران ، زمین لرزه‌ای سبب باز شدن شکافهایی در زمین گردید و آبهای سطحی به داخل آبها نفوذ نمود. این آبها در اثر برخورد با گازهای گرم ماگمایی به دمای جوش رسید و سپس تبخیر گردید. در نتیجه انفجارهایی تولید شد که بخار آب تا ارتفاع 2000 متری از سطح زمین بالا رفت و قطعات سنگهای قدیمی و گل تا 1100 متر به هوا پرتاب شد و دو دهانه بزرگ در محل خروج ایجاد شد.

نوع دوم

فوران سودتسی سال 1963 در ایسلند با انفجار آبدار شروع گردید. در این منطقه گدازه‌ها به کف دریای کم‌عمقتر نزدیک شد و از برخورد آن با آب دریا انفجار مهیبی به وقوع پیوست و بخار آب همرام خرده سنگ تا ارتفاع زیاد به هوا پرتاب شد.

نوع سوم

فوران آبدار کیلوئه در سال 1924 را نتیجه نشت سطح گدازه در دریاچه گدازه و حجاری آتشفشان و نفوذ بعدی آب به داخل مجاری خالی تصور می‌کنند. در اینجا تماس آب با گدازه ، فوران انفجاری بسیار شدیدی تولید نمود و تا 17 روز ادامه داشت.

مراحل فعالیت آتشفشان

هر آتشفشان را می‌توان بر حسب مراحل فعالیت در دو گروه قرار داد:

آتشفشان یک مرحله‌ای

که فعالیت آن در طی یک مرحله به صورت محصول انفجاری یا جریان گدازه خاتمه می‌یابد. مدت این قبیل فعالیت ممکن است کوتاه و تا چندین سال طول بکشد ولی ترکیب و نوع مواد مذاب یک سال است و تنها یک مسیر ساده برای خروج مواد وجود دارد.

آتشفشان چند مرحله‌ای

که فعالیت آن شامل مراحل مختلف است و هر مرحه بوسیله دوره آرامش نسبتا طولانی از هم جدا می‌شود، مثلا دماوند یا سبلان. در هر مرحله ممکن است مجاری خروج (دهانه و مخروط‌های فرعی) جدیدی بوجود آید. بنابراین مسیر خروج پیچیده و انشعابی است. به نحوی که در زمانهای مختلف بعضی از آنها فعال و بعضی به صورت غیر فعال باقی می‌مانند.

انواع گازهای آتشفشانی

اصولا با کاهش فشار ، حلالیت گازها در ماگما کم می‌شود، یعنی ابتدا گازها بیش از فشار خارج است، به سرعت انجام می‌شود و رفته رفته مقدار آن به حدی زیاد می‌شود که ماگما منظره جوشان پیدا می‌کند (پدیده وزیکولاسیون Visiculation) بنابراین پدیده وزیکولاسیون پدیده‌ای است که در آن ماگما به دو فاز مایع و گاز تفکیک می‌شود و به علت خروج سریع گاز ، گدازه حالت جوشان پیدا می‌کند.
مقدار قابل ملاحظه‌ای از گازهای آتشفشانی ، هنگام فعالیت آتشفشان با شدت هر چه تمامتر از آن خارج می‌گردد که مشخص نمودن جنس آنها بسیار مشکل است، زیرا غالبا غیر ممکن است این گازها را که دارای دمای زیاد بدست آورد. به علاوه با ورود گازهای آتشفشانی به اتمسفر ، واکنشهای شیمیایی انجام می‌شود و ترکیب اصلی آنها تغییر می‌کند. جدیدترین بررسیهایی که در مورد گازهای آتشفشانی انجام شده است نشان می‌دهد که بسیاری از گازهای آتشفشانی منشا ثانوی دارند، چون اتمسفر اکسید کننده است در حالی که در اعماق زمین شرایط احیا غلبه دارد. از اینرو گازهای آتشفشانی را از دو نظر می‌توان تقسیم نمود.

تقسیم بندی گازهای آتشفشانی از نظر شیمیایی

بطور کلی گازهای آتشفشانی یا فومرولها از نظر شیمیایی به دو دسته تقسیم می‌شوند.
• فرمرولهای قلیایی : به صورت آمونیاک ، نوشادر و بعضی از ترکیبات کلردار خارج می‌شوند.
• فومرولهای اسید : به مراتب فراوانتر از فومرولها قلیایی است و شامل اسید کلریک ، گازهای سولفورو و سولفوریک و SH2 می‌شود. رنگ قهوه‌ای و گاه زرد و یا بنفش نتیجه تاثیر این گازها بر سنگها در محل خروج گازهاست.

تقسیم بندی گازهای آتشفشانی از نظر دما

اصولا انواع گازهای آتشفشانی را بر حسب دما تقسیم بندی می‌کنند. البته هر قدر از دهانه آتشفشان دور شویم دمای گازها کاسته می‌شود و هر قدر زمان استراحت آتشفشان زیادتر باشد دمای آنها کمتر می‌شود. با افزایش دما مقدار SO2 زیاد و SH2 کم می‌شود در همین شرایط نسبت Ca به H2 , CO2 به H2O افزایش می‌یابد.

گازهای خیلی گرم

گازهای خیلی گرم ، غالبا در دهانه دیده می‌شوند، دمای آنها ممکن است گاهی به 1000 درجه سانتیگراد نیز برسد. در ترکیب این نوع گازها H2/NH3BO3H3/SH3/CO2 و بویژه بخار آب وجود دارد (غالبا بخار آب بیش از 90 درصد حجم کل گازها را تشکیل می‌دهد). به علاوه در آن اسید کلریدریک و کلریدهایی مانند FeCl3/ALCl3/CLNa/NH3Cl نیز پیدا می‌شود.

گازهای گرم

در نزدیکی پوزول قدیمی در ایتالیا آتشفشانی وجود دارد که فقط بخار آب گرم از بعضی از نقاط آن خارج می‌شود. کف این منطقه به صورت تشتگی به قطر 400 تا 500 متر است و از خاکسترهای آتشفشانی بسیار حفره‌دار پوشیده شده است. در اینجا بخار آب سوت زنان خارج می‌شود. دمای این بخار آب که با مقداری کمی اسید کربنیک و سولفید هیدروژن مخلوط است بین 130 تا 165 درجه سانتیگراد است. در مجاورت اکسیژن هوا ، سولفید هیدروژن ابتدا به گوگرد و سپس به اسید سولفورو تبدیل می‌شود.
به دلیل وجود همین گوگرد در گذشته آن را سولفاتارا یا گوگردزا می‌نامیدند. سیلیس موجود موجود در محیطهای سیلیکاته نیز به صورت اوپال ته نشین می‌شود که رنگ آن سفید و دارای حفره‌های فراوان است. در داخل حفره‌های مزبور گاهی سولفاتهای محلول به صورت زاج طبیعی آلونیت (سولفات آلومینیوم) رسوب می‌نمایند که از نظر اقتصادی دارای اهمیت است. بطور کلی سولفاتار عبارت از خروج بخار آب و سولفید هیدروژن ، با دمای 90 تا 300 درجه سانتیگراد است و در تمام مناطق آتشفشانی دیده می‌شود.

گازهای سرد

گازهای سرد که به آن موفت Moffette هم گفته می‌شود گازی است که کمی از هوای معمولی گرمتر باشد. این گازها ممکن است منشا ماگمایی داشته یا نتیجه تصاعد گازها از سنگهای آهکی باشد (انحلال آهک در مجاورت گازهای اسیدی). در ترکیب آن علاوه بر بخار آب ، گاز CO2 به فراوانی یافت می‌شود. در سال 1986 از یکی از دریاچه‌های کامرون (دریاچه نیوس Nyos) ناگهان گاز CO2 با نیروی عظیم از درون آب بیرون آمد و راه دهکده را در پیش گرفت. بیش از دو هزار نفر اهالی دهکده و چهارپایان را حقه کرد. این گاز منشا ماگمایی داشت و به صورت حباب عظیم در زیر آب دریاچه (از منشا آتشفشانی) پنهان بود.

چشمه‌های آب گرم و چشمه های معدنی

چشمه‌های آب گرم غالبا در اطراف نواحی آتشفشانی و حتی در اطراف آتشفشانهای خاموش دیده می‌شوند. این چشمه‌ها نشانه‌ای از آخرین مرحله سرد شدن مواد ذوب در درون زمین‌اند که از آن بخار آب و گازهای کم و بیش گرم متصاعد می‌گردد. ترکیب عمده مواد متصاعد بخار آب بسیار گرم و پرفشار و گاز کربنیک است که در هنگام بالا آمدن تدریجا از گرمای آن کاسته می‌شود. اگر صعود همچنان ادامه یابد بخار آب تقطیر می‌شود و به صورت چشمه‌های آب گرم تظاهر می‌کند. دمای چشمه‌های آب گرم عموما 5 تا 10 درجه سانتیگراد گرمتر از آب محیط اطراف است.
فورانهای آتشفشانی معمولا براساس شکل دهانه ای که از آن فوران صورت می گیرد، محل قرار گیری دهانه در کوه آتشفشان، شکل و نوع مخروط آتشفشانی و بالاخره خصوصیات عمومی فوران (آرام یا شدید – انفجاری یا غیر انفجاری) طبقه بندی می شوند.
گدازه های اسیدی به علت درصد Sio2 بالا و درجه حرارت نسبتا پایین دارای گرانروی (ویسکوزیته) بالا و سیالیت پائین بوده و در نتیجه به صورت انفجاری همراه با مواد پرتابی می باشد. اما در گدازه های بازیک به علت درصد Sio2 پائین و درجه حرارت نسبتا بالا، گرانروی پائین بوده و سیالیت افزایش می یابد و در نتیجه مواد پرتابی با مقدار کم و فوران آرام انجام می شود

انواع فوران

1-نوع هاوایی:
این نوع آتشفشان به شکل گنبدی می باشد و بیشتر مخروط آن از گدازه رقیق با ضخامت زیاد و گسترش کم است. ارتفاع این نوع آتشفشان نسبتا کم است. از دهانه آن اغلب گدازه های بازیک با سیالیت بالا و مواد پرتابی کم، بیرون می ریزد.
به علت وجود میزان کم گاز در گدازه این نوع آتشفشان، فوران جریانی در آن دیده می شود.ماگمایی که به سطح می رسد، معمولا به صورت فواره یا چشمه های گدازه ای خارج می شود. این نوع آتشفشان در جزایر هاوایی به تعداد زیاد یافت می شود. در جزیره ایسلند نیز از این نوع آتشفشان یافت می شود.

2- نوع استرومبولی:

در آتشفشان های نوع استرومبولی ماگمای نسبتا رقیق با ترکیب بازیک و مواد پرتابی کم تا زیاد می باشد که مواد پرتابی به صورت ریتمی از اسکوری های ملتهب‏، لاپیلی و بمب می باشد. عمده فعالیت این نوع آتشفشان در ساحل غربی ایتالیا دیده شده است. فعالیت های آرام استرومبولی از دهانه های باز صورت می گیرد و گدازه های نسبتا سیال در افق های بالایی مجرای آتشفشان وجود دارند.
به علت گرانروی بالای ماگما، خروج گاز زیادتر از انواع ماگماهای سیال نوع هاوایی صورت می گیرد.
فوران های طولانی مدت استرومبولی می تواند مخروطهای مختلط را تشکیل دهد، در حالی که فوران های کوتاه مدت معمولا مخروط های اسکوری دار را تشکیل می دهند. خاکستر در این نوع آتشفشان کم بوده و به هنگام انفجار تولید ابرهای سبک وزنی را می کند.شیب مخروط این نوع آتشفشان از شیب آتشفشان نوع هاوایی خیلی بیشتر است.

3- نوع وولکانو:

در نوع وولکانو، گدازه های خمیری شکل، دهانه آتشفشان را مسدود می کند و مانع خروج گازها و بخارات می شود. پس از آن که فشار گازها و بخارات بر اثر تراکم زیاد شد، انفجارات شدید تولید می کند. بر اثر انفجار، ذرات مواد مذاب با فشار به خارج رانده شده و بر اطراف پرتاب می شوند و تولید ابرهای ضخیم و وسیعی از خاکستر را می کنند. این ذرات خاکستر، پس از سرد شدن در اطراف دهانه آتشفشان ریخته شده و تولید مخروطی از خاکستر می کند. این نوع مخروط آتشفشانی اغلب دارای دو شیب است که یکی به طرف دهانه و دیگری به طرف خارج است گدازه مذاب در آن ها به صورت روانه، خیلی کم و نسبتا محدود است.
یک کوه آتشفشان ممکن است مدتی به شکل یک نوع و مدتی دیگر به شکل نوعی دیگر آتشفشانی می کند. چنان که آتشفشانی کوه وزوو و اتنا. گاهی از نوع استرومبولی و زمانی از نوع وولکانو می باشد.

4- نوع پله:

در آتشفشان نوع پله که در جزیره مارتینیک قرار دارد، مجرای آتشفشانی به وسیله گدازه بسیار لزج و خمیری شکلی مسدود می شود و در نتیجه گازها و بخارات برای خود سوراخ و راهی در دامنه و پهلوی کوه پیدا می کنند. ابرهای سوزان در این نوع آتشفشان تقریبا شبیه نوع وولکانو می باشند ولی شدت خروج آنها از دهانه زیادتر است. به علاوه، حرکت آنها موازی با سطح زمین و گاهی مایل با آن است، در حالی که در نوع وولکانو این حرکت به صورت قائم می باشد.
در آتشفشان نوع پله، اغلب مواد مذابی که خیلی غلیظ و خمیری شکل هستند با فشار زیاد از دهانه خارج می شوند و به شکل سوزنی در دهانه کوه منجمد می شوند که به این مواد منجمد شده در دهانه کوه، سوزن پله می گویند.

5- نوع کومولوولکان یا کوپول:

مخروط این نوع آتشفشان به شکل گنبد است که به یک طرف بیشتر متمایل است. این نوع آتشفشان در شرایطی تقریبا مشابه نوع پله ایجاد می شود. قطعات بزرگی از سنگ، که از دهانه این نوع آتشفشان خارج می شود، ممکن است دارای سطوح صیقلی یا مخطط باشند

مشخصات آتشفشان

آتشفشانها دستگاههای طبیعی خروج مواد مذاب یا گاز و یا جامدی هستند که از درون زمین به خارج رانده می‌شوند. این مواد در سطح زمین پخش گردیده ، برجستگیهای خاصی متناسب با غلظت گدازه‌های خود تولید می‌نمایند. فعالیت آتشفشانها همیشگی نیست، بلکه منقطع و متناسب است. مثلا آتشفشان دماوند چندین مرحله فوران و آرامش را داشته است. آتشفشانهای امروزی هم خاموش و گاهی فعالند.

شدت انفجار

آتشفشانها از نظر وجود یا عدم وجود انفجار و نیز شدت انفجار اقسام مختلفی دارند که در زیر به انواع آنها اشاره می‌کنیم.
• بدون انفجار : در این حالت قسمتی از پوسته جامد زمین شکافته شده و گدازه‌ها که غالبا غلظتی کم داشته و روان می‌باشند، به بیرون جاری می‌شوند.
• با انفجار محدود : نمونه آتشفشانهای با انفجار محدود در مونالوآ (هاوایی) که در سال 1949 دیده شده است. اینگونه آتشفشانها در مراحل اولیه فعالیت ، بدون انفجار می‌باشند، ولی در مراحل آخر با انفجار همراهند.
• انفجار نقطه‌ای : این نوع آتشفشانها را می‌توان گونه‌های حقیقی آتشفشان به حساب آورد انفجارهای نقطه‌ای ممکن است منفرد و تنها باشند یا تکراری و کم و بیش همیشگی. این نوع آتشفشانها احتمال دارد در هر نوبت گونه‌های خاصی از گدازه که ممکن است اسیدی یا قلیایی و یا حد واسط باشند، بیرون بریزند. نمونه این آتشفشانها ، آتشفشان استرومبولی در جزایر لیپاری است.

اشکال آتشفشان

اختلاف شکل ظاهری دهانه آتشفشانها ، گونه‌های مختلف آتشفشانها را مشخص می‌نماید. این اختلاف به ترکیب شیمیایی ، درجه سیالیت و مقدار گرمای مواد گداخته و نحوه انفجار و وجود یا فقدان گاز در هنگام فعالیت آتشفشان بستگی دارد. در زیر سعی داریم با معرفی گونه‌های مختلف آتشفشانها ، مشخصات و اشکال گوناگونی را که هر یک از این آتشفشانها می‌توانند داشته باشند، بررسی کنیم.

آتشفشان گونه هاوایی

این نوع آتشفشان ، دارای دهانه‌ای وسیع بوده و مخروط آن شیب کم دارد گدازه‌های آن غالبا باریک هستند و پس از سرد شدن سنگهایی تیره رنگ ، مثل بازالت ایجاد می‌کنند. این نوع گدازه‌ها به علت گرانروی بسیار کمی که دارند، مانند سیل روان می‌شوند. این آتشفشانها از آنجایی که فاقد انفجار می‌باشند، لذا بمب آتشفشانی ، لاپیلی و خاکستر آتشفشانی نیز در این آتشفشانها دیده نمی‌شود.

آتشفشان گونه استرومبولی

شکل مخروط اینگونه آتشفشان ، بر اثر داشتن گدازه‌های به شکل مایع ، جامد ، ریز و درشت ، در هنگام فعالیت منظم بوده و ارتفاع زیاد و شیب تند دارد و فقط ممکن است انحنای بعضی از قسمتهای مخروط کمی بیشتر باشد. آتشفشان گونه استرومبولی دارای گدازه‌ای نسبتا غلیظ بوده انفجار آن کمی شدید است و قطعات مختلف را به بیرون پرتاب می‌کند. اینگونه آتشفشان در هنگام فعالیت بدون خاکستر است و برعکس دارای مقدار بسیار زیادی از بمب‌ها و قطعات آذرین می‌باشد. آتشفشان خاموش دماوند نمونه‌ای حد واسط از آتشفشان نوع استرومبولی و ولکانو است.

آتشفشان گونه ولکانو

فوران آتشفشنهای گونه ولکانو ، از خاکستر ، بمب و لاپیلی و قطعات درشت تشکیل شده است. در اینگونه ، گدازه دارای غلظت زیاد بوده ، به همین جهت کمتر خارج می‌شود و دهانه را مسدود می‌کند و در نتیجه فشار مواد گداخته و گازهای زیرین مواد مسدود کننده منفجر شده به خارج پرتاب می‌شوند. نمونه این آتشفشانها ، آتشفشان ولکانو در جزایر لیپاری است.

آتشفشان گونه وزوو

اینگونه آتشفشان ، نوع متوسط گونه‌های استرومبولی و ولکانو است. در هنگام فوران متناوبا گازهای آتشفشانی و مواد گداخته به خارج می‌فرستد. غلظت گدازه آن به شرایط حرارتی بستگی دارد، از این نظر شکل مخروط آن در هر فعالیت فرق می‌کند. نمونه این آتشفشان ، آتشفشان وزوو در ایتالیاست.

آتشفشان گونه پله

در اینگونه آتشفشان که نمونه جالب آن آتشفشان پله در جزایره مارتینیک است، گدازه خیلی غلیظ بوده و موجب انسداد دهانه آتشفشان می‌شود. فشار مواد زیرین باعث رانده شدن مواد مسدود کننده به بالا شده ، تشکیل سوزن پله مانند را می‌دهد.

جمله ها

تعدادجمله ازفرمول زیربه دست می اید .

1- فعل های حاضر در جمله را می شماریم.

2- فعل های غایب (حذف شده ) را می شماریم.

3-شبه جمله تمام شبه جمله ها به عنوان جمله حساب می شوند

تعداد فعل های ذکر شده + تعداد فعل های حذف شده + شبه جمله
مثال : ای مردم ! بدانیدملتی که تلاش کند وپشتکار داشته باشد هم به برخورداری می رسد وهم به موفقیت .
ای مردم + بدانید+ تلاش کند+ داشته باشد +می رسد +می رسد (که حذف شده )
شبه جمله + فعل + فعل + فعل + فعل +(فعل حذف شده)
گاهی در جمله عبارتی شبیه به فعل می آید که هرگز فعل نیست .مانند مصدر ها ،بنابراین، این گروه هرگز در شمارش، جمله محسوب نمی شوند.
مثال : هنگام رفت وآمد از خیابان احتیاط کن . ( یک جمله )
کار کردن وتلاش کردن رمز موفقیت است . ( یک جمله )
نکته :گاهی فعل ها به صورت مخفف می آیند .درشمارش جمله ها محسوب می شوند
مثال :من آن نی ام که تورراها کنم .(من آن کسی نیستم که تورارهاکنم )

شبه جمله ها بر دو نوع هستند:

1- منادا  منادا  را  از حروف ندا تشخیص می دهیم .  حروف ندا عبارتند از : ای ، یا ، ایا ، « ا » در پایان واژه ،   Ø ( بدون هیچ علامتی ) یعنی از لحن نوشته یا کاما متوجه می شویم .

2- صوت  عبارتند از :

برای آرزو و دعا :  کاشکی ، کاش ، ای کاش ، آمین ، الهی

برای تشویق    به به ، آفرین ، احسنت ،بارک الله، مرحبا،خوشا

برای تاسف و درد   آه ، درد ، دریغا ، دریغ  ، ای داد ،فریاد ، وای

برای تعجب           به ، وه ، عجب ، چه عجب ، عجبا ، شگفتا

برای تنبیه             امان ، الامان ، مبادا ، زنهار ، هان

برای احترام           چشم ، به چشم ، بله قربان

برای قبول و تصدیق         بله ، آری ، ای ، ای والله

برای دستور                خاموش ، ساکت ، یالله ، بسم الله

راجرز میگوید:

راجرز می گوید یک معلم باید دو هنر داشته باشد:

ذهن دانش آموزان را گرسنه کند

مطالب پیچیده را ساده کند

زندگی نامه جلال الدین بلخی

نامش محمد و لقبش جلال الدین است. از عنوان های او خداوندگار و مولانا در زمان حیاتش رواج داشته و مولوی در قرن های بعد در مورد او به کار رفته است. در ششم ربیع الاول سال ۶۰۴ هجری قمری در شهر بلخ متولد شد. نیاکانش همه از مردم خراسان بودند. خود او نیز با اینکه عمرش در قونیه گذشت، همواره از خراسان یاد می کرد و خراسانیان آن سامان را همشهری می خواند.
پدرش ، بهاالدین ولدبن ولد نیز محمد نام داشته و سلطان العلما خوانده می شده است. وی در بلخ می زیسته و بی مال و مکنتی هم نبوده است . در میان مردم بلخ به ولد مشهور بوده است. بها ولد مردی خوش سخن بوده و مجلس می گفته و مردم بلخ به وی ارادت بسیار داشته اند.

- دوران کودکی در سایه پدر:

بها ولد بین سال های ۶۱۶_۶۱۸ هجری قمری به قصد زیارت خانه خدا از بلخ بیرون آمد . بر سر راه در نیشابور با فرزند سیزده چهارده ساله اش ، جلال الدین محمد به دیدار عارف و شاعر نسوخته جان ، شیخ فریدین عطار شتافت . جلال الدین محمد، بنا به روایاتی در هجده سالگی ، در شهر لارنده ، به فرمان پدرش با گوهر خاتون ، دختر خواجه لالای سمرقندی ازدواج کرد.

- دوران جوانی:

پدرش به سال ۶۲۸ در گذشت و جوان بیست و چهار ساله به خواهش مریدان یا بنا به وصیت پدر ، دنباله کار او را گرفت و به وعظ و ارشاد پرداخت. دیری نگذشت که سید برهان الدین محقق ترمذی به سال ۶۲۹ ه.ق به روم آمد و جلال الدین از تعالیم و ارشاد او برخوردار شد. به تشویق همین برهان الدین یا خود به انگیزه درونی بود که برای تکمیل معلومات از قونیه به حلب رهسپار شد. اقامت او در حلب و دمشق روی هم از هفت سال نگذشت. پس از آن به قونیه باز گشت و به اشارت سید برهان الدین به ریاضت پرداخت.
پس از مرگ برهان الدین ، نزدیک 5 سال به تدریس علوم دینی پرداخت و چنانچه نوشته اند تا ۴۰۰ شاگرد به حلقه درس او فراهم می آمدند

ریشه ضرب المثل زبان سرخ سرسبز میدهد برباد

آورده اند که در روزگاران گذشته دزدی بود که با دزدهای دیگر فرق داشت . او با اینکه دزد بود ، جوانمرد بود . تنگدستی او را به دزدی وادار کرده بود ، اما هنوز خوی جوانمردی را از دست نداده بود . یک شب این دزد جوانمرد از دیوار یک کارگاه حریر بافی بالا رفت تا کمی حریر از آنجا بدزدد . با کمال تعجب دید که چراغ کارگاه روشن است و هنرمند حریر باف هنوز مشغول کار است . با خود گفت : ” این هم بدشانسی امشب ما . ” خواست برگردد که متوجه شد حریر باف ضمن بافتن حریر ، با خود چیزی می گوید . به دقت گوش داد و متوجه شد که هنرمند حریر باف می گوید : ” ای زبان سرخ ! خواهش می کنم دست از سر من بردار و فردا سر مرا بر باد نده . ”

دزد ، کنجکاو شد و ایستاد . حریر باف تا نزدیک صبح به بافتن پارچه حریر ادامه داد ، اما گاه ، از زبانش درخواست می کرد که مواظب حرف هایی که می زند باشد و فردا سر او را بر باد ندهد . دزد ، نگاهی به حریر انداخت . واقعا ً زیبا بود . دلش می خواست حریر باف بخوابد و او حریر را بدزدد و بفروشد و با پول آن زندگیش را بچرخاند . نقش هایی که حریر باف روی پارچه حریر ، بافته بود ، آن قدر قشنگ و دلربا بود که چشم هر بیننده ای را خیره می کرد . مطمئن بود که پول خوبی از فروش آن به دست می آورد . اما دیگر دزدی آن پارچه حریر ، برایش اهمیت زیادی نداشت . او می خواست بداند که فردا حریر باف به کجا می رود و چرا این قدر به زبانش التماس می کند که مواظب حرفهایش باشد و حرفی نزند که باعث مرگش شود . حریر باف کارش تمام شد . توی کارگاه دراز کشید و چرتی زد . صبح که شد ، از خواب برخاست . پارچه ای را که بافته بود ، توی بقچه ای پیچید و براه افتاد . دزد از یک فرصت استفاده کرد و پیش از او از کارگاه خارج شد . بعد هم سر راه حریر باف سبز شد و بعد از سلام و احوالپرسی گفت : ” کجا می روی ؟ “حریر باف گفت : ” می روم دربار حاکم ، این حریر زیبا را برای او بافته ام . آدم های معمولی به اندازه کافی پول ندارند که چنین حریر زیبایی را بخرند . ”

دزد گفت : ” فهمیدم ، حریر را برای حاکم می بری که پول خوبی از او بگیری . ” حریرباف گفت : ” شاید ! خدا می داند . شاید هم پولی نگیرم و حاکم دستور بدهد جلاد سرم را از تنم جدا کند . “

 

دزد می خواست از او بپرسد که چرا این چنین فکر می کند ، اما بهتر دید که خودش همراه او به قصر حاکم برود و ماجرا را از نزدیک ببیند . به همین دلیل ، به حریر باف و گفت : ” مرا هم با خودت به قصر ببر . خیلی دلم می خواهد از نزدیک قصر حاکم را ببینم . ” حریر باف که نگران و مضطرب بود ، از پیشنهاد او بدش نیامد و با خود گفت : ” بگذار او را همراه خودم ببرم . شاید همراهی او باعث شود که کمتر دلشوره داشته باشم .” حریر باف و دزد ، هر دو راه افتادند تا به قصر حاکم رسیدند . حریرباف در مقابل حاکم احترام کرد و حریری را که بافته بود ، به او تقدیم نمود . حاکم بقچه را باز کرد ، پارچه حریر را بیرون آورد و در مقابل چشم درباریان ، آن را روی میزی که در کنارش بود ، پهن کرد . همه از دیدن پارچه ای به آن زیبایی و خوش نقش و نگاری تعجب کردند . هر کس درباره زیبایی و ارزشمند بودن آن حرفی می زد . حاکم هم خوشحال بود که چنان پارچه لطیف و زیبایی به او هدیه شده است . حاکم تصمیم گرفت پاداش خوبی به هنرمند حریر باف بدهد . برای اینکه کمی با استاد حریر باف حرف زده باشد ، به او گفت : ” واقعا ً تو هنرمندی . دستت درد نکند . حالا بگو ببینم این پارچه ارزشمند به چه دردی می خورد ؟ چه استفاده ای از آن بکنیم ، خوب است ؟ ”

 

استاد حریر باف کمی مکث کرد و گفت : ” حیف است از این پارچه لباس تهیه شود . بهتر است دستور دهید آن را به خزانه ببرند و در جای امنی نگه دارند . بعد هم وصیت کنید که بعد از مرگ شما ، این پارچه را روی تابوتتان بکشند تا همه به تابوت شما خیره شوند و با چشم حسرت نگاه کنند . ” حاکم از شنیدن حرف های حریر باف ، ناراحت شد و فریاد زد : ” مردک ! خجالت نمی کشی ؟ در حضور من ایستاده ای و از مرگم حرف می زنی ؟ این حریر را توی آتش بیندازید تا بسوزد و نابود شود . این مردک حریرباف را هم بکشید و زبانش را از حلقومش بیرون آورید . ” حاکم پارچه را جمع کرد و جلوی پای مامورانش انداخت . چند مأمور بلافاصله سراغ استاد حریر باف رفتند و او را دستگیر کردند تا ببرند و دستور حاکم را درباره اش اجرا کنند . اوضاع قصر حاکم به هم ریخت . در این هنگام ، دزد با صدای بلند گفت : ” جناب حاکم ! امر ، امر شماست ، اما من اجازه می خواهم راز حرفهای حریر باف را برای شما بگویم ، بعد ، هرچه فرمان دادید ، اجرا خواهد شد . ”

 

حاکم با بی میلی اجازه داد که دزد حرفش را بزند . کسانی که در قصر بودند ، سکوت کردند . دزد پیش رفت و گفت : ” ای حاکم بزرگ ! از قدیم گفته اند : راستگو باش تا رستگار شوی . کار من دزدی است . من دیشب برای دزدی حریر ، به کارگاه این مرد رفتم . اما وقتی دیدم که تا صبح ، ضمن بافتن حریر ، به زبان سرخش التماس می کند که مواظب حرفهایش باشد تا موجب مرگش نشود ، تعجب کردم . به جای دزدی حریر ، تا صبح ایستادم و صبح نیز تا اینجا او را همراهی کردم . او قصد توهین نداشته ، اما زبانش به التماس های او گوش نکرده و باعث شده سر سبزش را بر باد دهد . ”

 

حاکم کمی فکر کرد . پارچه را برداشت ، به دزد داد تا کار کند و دزدی نکند . به او گفت : ” این پاداش جوانمردی توست .” استاد حریرباف را بخشید . پول خوبی به او داد و گفت : ” دیگر حرف نزن ، برو به کارگاهت و کار کن . اما خودت پارچه ها را به قصر من نیاور ، به وسیله همین دوستت برایم بفرست . من خودم می دانم که با این پارچه های ارزشمند چه کنم . ” از آن به بعد ، به کسی که مواظب حرف زدنش نیست و حرف هایش موجب درد سر او می شود ، می گویند :

 

 زبان سرخ ، سرسبز می دهد بر باد . “